نوشته شده توسط : elena golchin

دریافت لینک‌های طبیعی

جذابیت و ارزش محتوای موجود در وب‌سایت شما باعث می‌شود که بدون نیاز به تلاش بسیار، وب‌سایت‌های دیگر به وب‌سایت شما لینک دهند و یا افراد، مطالب شما را در شبکه‌های اجتماعی خود بازنشر کنند. لینک‌های طبیعی از نظر گوگل، بهترین و ارزشمندترین نوع لینک‌ها هستند.

در این روش متداول، شما از وب‌سایت‌هایی که مرتبط با کسب و کار شما هستند، تقاضا می‌کنید که لینک وب‌سایت شما را درون سایت خود قرار دهند. کیفیت بالای محتوای شما تا حد بسیار زیادی در این امر تاثیرگذار است.

لینک‌های Self-Created ، لینک هایی هستند که توسط شما در وب‌سایت دیگران ایجاد می‌شوند. این لینک‌ها می‌توانند بر روی قسمت دیدگاه‌های یک وبلاگ و یا پست‌های فروم‌ها ایجاد شوند. از نظر گوگل این نوع لینک ‌بیلدینگ ارزشمند نیست، چرا که غالباً این نوع ساخت لینک، یکی از روش‌های کلاه سیاه است، به این معنا که نویسنده سعی دارد محتوایی نامرتبط و بی‌ارزش را به عنوان محتوایی مرتبط و ارزشمند به موتور جست و جو معرفی کند. به علاوه، در بسیاری موارد متخصصان سئوی کلاه سیاه، لینک‌های مورد نیاز خود را خریداری می‌کنند. گوگل با معرفی آپدیت پنگوئن در سال 2012 این نوع لینک‌ها را بی‌ارزش می‌شمارد و حتی جرایمی برای آن در نظر گرفته است.

به منظور دریافتن ارزش لینک‌ها باید با معیارهای ساخت و تجزیه و تحلیل لینک آشنا باشید.

قدرت دامنه یا Domain Authority

قدرت دامنه یا Domain Authority، معیاری برای نشان دادن ارزش کل دامنه/سایت است که توسط Moz توسعه یافته است. امتیاز قدرت دامنه بین 0 تا 100 نمایش داده می‌شود. در این راستا فاکتورهای بسیاری از جمله میزان کیفیت محتوا، تعداد و کیفیت لینک‌های خارجی، تعداد بازدید و میانگین مدت زمان استفاده‌ی کاربران از سایت در نظر گرفته می‌شوند.

قدرت صفحات سایت یا Page Authority

برخی مواقع، لازم است لینک سایت شما به یک صفحه‌ی موجود در یک وب‌سایت، مانند یک لیست مرتبط، اضافه شود. پیش از این کار، باید قدرت صفحه‌ی مورد نظر را ارزیابی کنید تا دریابید آیا گرفتن لینک از آن سایت ارزشمند است یا خیر. برای این منظور باید اعتبار صفحه ارزیابی شود. فاکتورهای ارزیابی اعتبار صفحه مشابه اعتبار دامنه است، با این تفاوت که تنها بر روی یک صفحه اعمال می‌شوند. به میزانی که اعتبار صفحه بیش‌تر باشد، برای سئو مفیدتر خواهد بود. می‌توان از ابزار MozBar برای ارزیابی قدرت دامنه و قدرت صفحه استفاده کرد.

متن لینک

متن لینک (Anchor Text)، موضوع صفحه‌ی لینک شده را به گوگل معرفی می‌کند. سعی کنید لینک‌هایی با متن یکسان نسازید و از کلمات کلیدی محتوا به عنوان متن لینک استفاده کنید. بهتر است بدانید به علت بهینه‌سازی بیش از حد لینک‌ها توسط سئوکاران، متن لینک مانند گذشته بر سئو تاثیری ندارد.

تعداد لینک‌ها

شما همواره باید تعداد لینک‌های ساخته شده را بررسی کنید. این موضوع در جهت آگاهی از میزان پیشرفت شما در زمینه‌ی لینک بیلدینگ و همچنین مقایسه کردن وب‌سایت خود با وب‌سایت‌های رقیب اهمیت دارد. با این حال، باید بدانید کیفیت لینک‌ها از کمیت آنها ارزش بیشتری خواهد داشت. برای اندازه‌گیری تعداد و کیفیت لینک‌ها می‌توان از ابزار link Explorer استفاده کرد.
در نظر داشته باشید، تعداد دامنه‌هایی که به سایت ما لینک داده‌اند، از تعداد لینک‌ها برای گوگل ارزشمندتر است. در واقع از دیدگاه گوگل هر سایت یا هر دامنه، یک رأی محسوب می‌شود و غالباً ایجاد چندین لینک در یک دامنه ارزش چندانی نخواهد داشت.

ساخت لینک در صفحات مرتبط با کسب و کار

ساخت لینک‌های با کیفیت در وب‌سایت‌های مرتبط با کسب و کار، نه تنها برای رتبه‌بندی گوگل ارزشمند است، بلکه در افزایش ترافیک وب‌سایت و تعداد مشتریان نقش بسزایی دارد.

بهتر است جهت دسترسی بهتر کاربران، لینک‌هایی که در وب‌سایت‌های دیگر ایجاد می‌کنیم، در بدنه‌ی اصلی و یا در بالای صفحه قرار گیرند. معمولاً افراد کمتر به فوتر صفحات توجه می‌کنند. به علاوه، گوگل می‌تواند موقعیت لینک‌ها را در صفحه شناسایی کند. غالباً لینک‌های خریداری شده در سایدبار قرار می‌گیرند. بنابراین، از نظر گوگل لینک‌هایی که در فوتر و سایدبار قرار دارند، دارای ارزش کمتری هستند. همچنین اگر بیش از 50% از لینک‌ها در سایدبار یا فوتر قرار داشته باشند، نشان می‌دهد در لینک بیلدینگ ضعیف عمل کرده‌اید.

برای آشنایی با روش‌های لینک‌ بیلدینگ می‌توانید مقاله‌ی بعدی را مطالعه کنید

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

کلمه lead در بازاریابی معادل خاصی ندارد اما از آن به عنوان مشتری راغب که در بحث قیف فروش هم اشاره کردیم، یاد می‌شود. Lead Generation شروع علاقه مشتری برای محصولات و خدماتی است که ارائه می‌کنیم. مشتری راغب ممکن است به‌وسیله راه‌های مختلفی مثل بهینه‌سازی موتورهای جستجو و یا حتی تجربه مثبت دیگران، با ما آشنا شود.

 

چگونه مخاطب‌هایمان را به Lead تبدیل کنیم؟

مشتری از طریق کانال‌های مختلفی با ما آشنا می‌شود و به ما علاقه پیدا می‌کند. با استفاده از استراتژی‌هایی که در ادامه آنها را معرفی می‌کنیم می‌توانیم به فرآیند Lead Generation بپردازیم.

 

این استراتژی‌ها عبارتند از:

  • Outbound Lead Generation
  • Inbound Lead Generation
  • Referral Lead Generation

Outbound Lead Generation

در این استراتژی این ما هستیم که به دنبال مشتری، تقاضا و نیاز‌هایش می‌رویم و تصمیم می‌گیریم چگونه و چه زمانی با او ارتباط برقرار کنیم؛ غالبا هم این ارتباط بدون اجازه مشتری اتفاق می‌افتد. برای مثال روند دسترسی به آدرس ایمیل یک سری از کاربرها و ارسال ایمیل به آنها، نمونه معمولی از این مدل است. Outbound نسبت به دیگر استراتژی‌های Lead Generation قدیمی‌تر است، اما هنوز کارآیی خود را دارد. اگر یک شناخت خوب و کامل نسبت به همه فاکتورها مثل مخاطب، نیاز و انگیزه‌هایش داشته باشیم، همچنان می‌توانیم از نتیجه‌های فوق‌العاده Outbound استفاده کنیم. از نمونه‌های کاربردی Outbound می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

تبلیغات ATL, BTL, TTL

تبلیغات کمک می‌کند تا در کوتاه مدت به تعداد زیادی از مخاطبان دست پیدا کنیم و تصمیم بگیریم کی، کجا و چه محتوایی به مخاطب ارائه بدهیم. فقط کافی است آن چیزی را که ارائه می‌دهیم دقیقا همان چیزی باشد که در تبلیغاتمان معرفی کردیم. برای رسیدن به اثربخشی نیاز به تبلیغات مداوم است هرچند که باعث افزایش هزینه‌ها می‌شود. از انواع تبلیغات می‌توان به تبلیغات ATL و BTL و TTL اشاره کرد.

(ATL (Above the Line مدلی از تبلیغات است که در سطح کلان انجام می‌شود، مقیاس گسترده‌ای از مخاطبین را در نظر دارد و از رسانه‌ها برای رساندن پیام برندها به بازار هدف‌شان استفاده می‌کند؛ رسانه‌هایی مثل تلویزیون، بیلبورد، رادیو، روزنامه‌ و … که مخاطب گسترده‌تری را پوشش می‌دهد. ATL مخاطب مشخصی را هدف قرار نمی‌دهد و به همین دلیل بازدهی بالایی به نسبت هزینه‌هایی که تحمیل می‌کند ندارد.

(BTL (Below the Line در سطح کوچک‌تری فعالیت دارد، با مشتری ارتباط نسبتا مستقیمی برقرار می‌کند و بازار هدف مشخص‌تری نسبت به ATL دارد. توجه BTL به سطح نیازها و ترجیحات فردی است. همچنین این امکان را می‌دهد تا سطح فروش و بازخوردها را اندازه‌گیری کنیم. BTL از سمپلینگ، کاتالوگ و بازاریابی مستقیم و … استفاده می‌کند. این مدل از تبلیغات برای معرفی محصولاتی که مخاطب نیاز دارد از نزدیک آن را ببیند و تجربه کند مناسب است. برای مثال Cold Emailing یکی از مواردی است که در BTL از آن استفاده می‌شود. Cold Emailing فرستادن ایمیل‌های خودمانی و شخصی به مشتری‌هایی است که قبلا هیچ تماسی با آنها نداشتیم. البته که با ایمیل‌هایی که به صورت اسپم ارسال می‌شوند فرق دارد. از مزایای Cold Emailing می‌توان به فراهم کردن بازار هدف جدید، افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI – Return On Investment) و امکان دستیابی به مدیران ارشد که معمولا در فضای وب حضور ندارند، اشاره کرد. از معایب این مدل، زمان‌بر بودن و نیاز به تکرار زیاد برای اثربخشی است.

TTL از هر دو استراتژی ATL و BTL استفاده می‌کند. این رویکرد به کسب‌و‌کارها کمک می‌کند تا مشتری را از جهات مختلفی درگیر کند. برای مثال مشتری هم می‌تواند در معرض تبلیغات تلویزیون باشد و هم در یک مرکز خرید با تبلیغات یک شرکت برای خودروی جدیدش مواجه بشود.
هر سه استراتژی بالا به ما کمک می‌کند تا از زوایای مختلف به فرآیند تبدیل مخاطب‌هایمان به Lead نگاه کنیم.

Inbound Lead Generation

Inbound دقیقا مقابل Outbound است. اینبار نیازی نیست که ما دنبال مخاطب باشیم. تنها کافی است تا محتوا را تولید کنیم و بعد، این مخاطب است که به دنبال ما می‌آید. در Inbound این مشتری است که در مورد نوع و زمان تعامل تصمیم می‌گیرد. البته ما هم با این چالش روبه‌رو هستیم تا افراد را برای در اختیار گذاشتن اطلاعات‌شان به صورت داوطلبانه، قانع کنیم. Inbound استراتژی مناسبی است برای نفوذ به موتورهای جستجو و رسانه‌های اجتماعی تا مخاطب را با محتوای‌مان ارتباط بدهد. هرچند زمان‌بر است اما این پتانسیل را دارد تا با هزینه کم به Lead های ما اضافه کند. از Inbound با عنوان Permission Marketing هم یاد می‌شود.

وب‌سایت و صفحه فرود

وب‌سایت اولین جایی است که افراد برای کسب آگاهی و شناخت نسبت به ما، به آن سر می‌زنند. هر قدر وب‌سایت ما کاربر پسند‌تر باشد و محتوای مناسب‌تری داشته باشد، به کاربر حس بهتری می‌دهد. وب‌سایت اولین چیزی است که باید روی آن تمرکز کنیم.

بازاریابی محتوا

محتوا یکی از عناصری است که برای هدایت کاربران به صفحه فرود به آن نیاز داریم. معمولا هدف از تولید محتوا، فراهم کردن اطلاعات به دردبخور و رایگان است. تنوع محتوایی که می‌توانیم تولید کنیم بسیار زیاد است؛ در قالب بلاگ، کیس استادی، کتاب الکترونیک، پادکست، ویدیو، وبینار و … . همچنین می‌توانیم از CTA در ارائه محتوای موردن نظرمان استفاده کنیم. CTA یا Call to Action می‌تواند یک دکمه، عکس، لینک یا پیغام باشد، که مخاطب از طریق آن برای آگاهی بیشتر اقدام می‌کند. هر قدر محتوا برای مخاطب جذاب‌تر باشد، احتمال اینکه به صفحه فرود برود بیشتر است.

بهینه‌سازی موتورهای جستجو (سئو)

با بهینه‌سازی موتورهای جستجو، می‌توانیم مشتری بیشتری را به سمت قیف فروش هدایت کنیم. هرچند که نسبت به دیگر موارد زمان‌ بیشتری صرف خود می‌کند اما اگر به درستی به آن بپردازیم، اثربخشی فوق‌العاده‌ای دارد.

رسانه‌های اجتماعی

رسانه‌های اجتماعی جز جدایی ناپذیر زندگی روزمره ما هستند. به وسیله این رسانه‌ها می‌توانیم روی Lead Generation تمرکز کنیم، با مشتری در ارتباط باشیم و آنها را به ماندن تشویق کنیم. همچنین از تاثیر رسانه‌های اجتماعی روی مدیریت بهبود رابطه مشتری (CRM) نباید غافل بود. از دیگر مزایای استفاده از رسانه‌های اجتماعی، هزینه کم و دسترسی آسان به آنها است.

Referral Lead Generation

Referral از دو استراتژی Inbound و Outbound نشات می‌گیرد. نمونه کاربردی Referral، بازاریابی دهان‌به‌دهان (Word of Mouth) است؛ به این صورت که مشتری بعد از تجربه محصولات و خدمات ما در مورد آن با دیگران صحبت می‌کند و پیشنهاد می‌دهد. از این طریق امکان تبدیل مخاطب به Lead وجود دارد. بازاریابی دهان‌به‌دهان یکی از شیوه‌های موثر تبلیغات و همچنین کسب Lead است.
در نهایت اینکه از کدام استراتژی استفاده کنیم بسته به کسب‌وکاری است که انجام می‌دهیم اما آنچه مسلم است این است که استفاده از هر دو مدل با توجه به ویژگی‎‌هایی که دارند، می‌توانند در ادامه مسیر به ما کمک کنند. چرا که هر مدل، کاستی‌های مدل دیگر را می‌پوشاند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 373
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

قیف فروش چیست؟

قیف فروش یا قیف درآمد، فرآیندی است که مشتریان را برای خرید محصولات و خدمات هدایت می‌کند. هر فروشی ابتدا با تعدادی از مشتریان بالقوه شروع می‌شود و با تعداد کوچک‌تری از مشتریان متعهد (خریدار) به پایان می‌رسد. این فرآیند از چند مرحله تشکیل می‌شود و بسته به مدل فروش، تغییر می‌کند. نتیجه این فرآیند تبدیل مشتری بالقوه به مشتری دائمی است. قیف فروش به ما کمک می‌کند تا در یک زمان مناسب، با عبور از مراحل مشخص، مشتری راغب را برای خرید متقاعد کنیم و به مشتری این امکان را می‌دهد تا بدون گم شدن در حجم وسیعی از اطلاعات، در مورد کسب و کار ما بیشتر بداند.
واقعیت این است که بدون قیف فروش، امکان ریزش مشتری وجود دارد و تمام تلاش‌های ما به شکست منجر می‌شود در نتیجه مراحل قیف فروش باید به صورت دقیق اجرا شوند. یعنی از مرحله (TOFU (Top of the Funnel، مرحله‌ای که اولین برخورد با خریدار شکل می‌گیرد تا مرحله آخر (BOFU (Bottom of the Funnel، مرحله ای که مشتری راغب به مشتری دائمی تبدیل می‌شود. همه مراحل به صورت پیوسته‌اند چرا که سینرژی موجود بین هر مرحله، باعث اثربخشی و کارآیی در کل فرآیند می‌شود.

علت استفاده از واژه قیف شباهت این فرآیند به ظاهر قیف است که از 3 بخش اصلی و 3 دسته مشتری تشکیل می‌شود.:

ابتدای قیف فروش – مشتری راغب (Leads)

در ابتدا هیچ‌کس از هویت واقعی ما اطلاعی ندارد؛ این وظیفه ماست که خودمان را توضیح دهیم. استفاده از رسانه‌های اجتماعی به ما کمک می‌کند تا با محتوایی که تولید می‌کنیم، مشتری را به سمت خودمان جذب کنیم. برای تولید محتوا خواسته مشتری در اولویت قرار دارد و ما از طریق توجه به نیاز‌ها، می‌توانیم با او ارتباط برقرار کنیم.

میانه قیف فروش – مشتری بالقوه (Prospects)

مرحله‌ای است که مشتری با ما ارتباط گرفته است اما هنوز از اینکه زمانش را صرف ما کند، مطمئن نیست. برای ساده‌تر کردن فرآیند تصمیم گیری، می‌توانیم برای مشتری فرصت تجربه کالا یا خدمات رایگان را فراهم کنیم تا با یک شناخت کلی نسبت به ما تصمیم بگیرد. ارتباط برقرار کردن، پاسخگویی و توجه به بازخورد مشتری، به ما کمک می‌کند تا او را به انتهای قیف هدایت کنیم. بزرگترین تفاوت مشتری‌های راغب و بالقوه در میزان درگیری آنها با برند ما است.

انتهای قیف فروش – مشتری متعهد (Customers)

در این مرحله مشتری به ما اعتماد کرده و به صورت رسمی ما را می‌شناسد. در این نقطه نوبت ماست که با ارائه محتوای با ارزش تصمیم گیری را برای او راحت‌تر کنیم.
دسته‌بندی مشتری

مولفه‌های حیاتی قیف فروش

Lead Conversion

بسیار اهمیت دارد محتوایی که تولید می‌کنیم آنقدر قوی و با ارزش باشد که مشتری را وارد فرآیند قیف کند. محتوای جذاب مشتری را ترغیب می‌کند تا آن را در شبکه‌های اجتماعی و با اطرافیانش به اشتراک بگذارد.

Lead Nurturing

فرآیند ارتباط با خریداران را برای شناخت نیاز‌ها و فراهم کردن اطلاعاتی که احتیاج دارند، توسعه می‌دهد و در هر مرحله از قیف فروش، 47% احتمال خرید را بیشتر می‌کند.
حقیقت این است که مشتری‌ها آنقدر تمایل به پرداخت ندارند و قبل از خرید، ترجیح می‌دهند اطمینان کامل پیدا کنند که آیا آن کالا یا خدمات، ارزشش را دارد یا نه. یکی از راه‌هایی که می‌توان مشتری را به خرید تشویق کرد، درگیر کردن او با کلیات کسب و کار و ایجاد ارتباط صمیمانه است. رابطه خوب با مشتری، او را به کسی فراتر از یک خریدار تبدیل می‌کند؛ مشتری وفاداری که برای کسب و کار ما تبلیغ می‌کند و در واقع به سفیر ما بدل می‌شود.

Sales

ورود مشتری به این مرحله، از شکل گیری اعتماد خبر می‌دهد. البته طبیعی است که همه مشتری‌ها اقدام به خرید نکنند. از این فرصت می‌توان استفاده کرد و علت عدم تمایل مشتری‌ها به خرید را جستجو کرد؛ مطمئنا دلایل خوبی برای عدم تمایل آنها می‌توان یافت.

مراحل تشکیل دهنده قیف فروش

در حالت عادی، این فرآیند قیف فروش برای هر کسب‌و‌کار مشترک است و از 5 مرحله تشکیل می‌شود:

1.آگاهی

2.علاقه

3.ارزیابی

4.تصمیم گیری

5.اقدام

مراحل تشکیل دهنده قیف فروش

1.آگاهی

در وهله اول مشتری هیچ ایده‌ای نسبت به کسب‌و‌کار و کالا و خدماتی که ما ارئه می‌دهیم، ما ندارد. از راه‌های ساده و در دسترس برای ایجاد آگاهی، می‌توان از شبکه‌های اجتماعی، بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) و حتی روش‌های تبلیغات سنتی نام برد. همچنین جذابیت یک محصول، حس کنجکاوی مشتری را برای کسب اطلاعات بیشتر، بر‌می‌انگیزد. بهترین راه برای جلب توجه مشتری و وارد کردن او به فرآیند قیف فروش، ایجاد جذابیت‌ است. در صورت ایجاد جذابیت، مشتری وارد اولین مرحله یعنی کسب آگاهی از برند ما می‌شود.

2.علاقه

در این مرحله افراد با انجام تحقیق در مورد کسب و کار ما، به آن علاقه پیدا می‌کنند و احتمال تبدیل مشتری‌های باقی‌مانده به خریدار بیشتر می‌شود. این اتفاق زمانی می‌افتد که مشتری با کسب‌و‌کار ما درگیر شده باشد و برای کسب اطلاعات بیشتر و تصمیم‌گیری شروع به جستجو کند.

3.ارزیابی

مشتری در این مرحله برای انتخاب درست، به ارزیابی ما با دیگر رقبا می‌پردازد. یکی از راه‌های موثر برای ساده‌تر کردن روند تصمیم‌گیری، همانطور که بالاتر گفته شد، فراهم کردن کالا یا خدمات رایگان است تا مشتری تجربه کند و با دید بازتر برای انتخاب، تصمیم بگیرد.

4.تصمیم‌گیری

بعد از اینکه مشتری اطلاعات مورد ‌نظرش را به دست آورد و ما نیز به سوال‌های او پاسخ دادیم، نوبت به مرحله تصمیم‌گیری می‌رسد. هرچند که در این مرحله بسیاری از مشتریان اقدامی انجام نمی‌دهند و ارسال یک ایمیل یا پیامک، راه خوبی برای یادآوری است.

5.اقدام

مرحله آخر مرحله‌ای است که مشتری دست به خرید می‌زند و می‌توان گفت که تلاش‌‌مان نتیجه داده است.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 364
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

مدیریت ارتباط با مشتری – Customer Relationship Management

CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری، مجموع استراتژی‌ها و دستورالعمل‌هایی است که از آنها برای مدیریت تعامل با مشتری، استفاده می‌شود. هدف، بالا بردن کیفیت تعامل و حفظ مشتری است. CRM به ما کمک می‌کند تا با مشتری در ارتباط باشیم، نیازهای او را حدس بزنیم و برای کسب رضایت او، سطح بالاتری از خدمات را ارائه کنیم. در نهایت، فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری را به واسطه تجزیه و تحلیل داده‌ها برایمان به ارمغان می‌آورد.

مدیریت تجربه مشتری – Customer Experience Management

CEM یا CXM مجموع فرآیند‌هایی است برای نظارت و بهبود تجربه مشتری در قبال خدماتی که از سمت ما ارائه می‌شود. مدیریت تجربه مشتری به واسطه جمع‌آوری و ثبت رفتار مشتری‌، می‌تواند یک تجربه شخصی متفاوت را برای او رقم بزند. درحالی که CRM روی مدیریت ارتباط با مشتری تمرکز دارد، CEM عمیق‌تر روی تجربه مشتری تمرکز می‌کند تا سلیقه واقعی او را بشناسد. هدف CEM جمع‌آوری و مدیریت اطلاعات مربوط به مشتری، برای ایجاد تجربه متفاوت و به ارمغان آوردن مشتری وفادار است. در این فرآیند توجه به نظر مشتری‌ و تحلیل بازخورد‌ها اهمیت بسیاردارد. لازمه تبحر در CEM، داشتن دید افق کامل و اطلاعات به روز شده از مشتری است.

موردهای موفق CEM و CRM

در نگاه اول تفاوت چندانی میان CRM و CEM وجود ندارد و اکثریت این دو را اشتباه می‌گیرند؛ هرچند که طراحی هر دو برای رسیدن به یک خروجی است. برای درک بهتر می‌توان به موردهای موفق در زمینه CRM و CEM توجه کرد:

Sephora

اسم شناخته شده‌ای که با 300 برند آرایشی و بهداشتی همکاری و در بسیاری از کشورها شعبه دارد. سفورا بعد از پیشنهادهای هیجان انگیز، اعطای اعتبار و خدمات قوی به مشتریان همیشگی‌اش ، اپیلیکیشن Virtual Artist خود را ارائه داد. یک پلتفرم مجازی که به مشتری‌ها این امکان را می‌دهد که قبل از خرید، بدون نیاز به حضور در شعبه‌های سفورا و تنها با استفاده از این اپیلیکیشن، محصولات آرایشی مورد نظر را روی
صورت خود امتحان کنند و بعد در صورت رضایت، پرداخت خود را انجام دهند.

Walt Disney

کمپانی والت دیزنی با ارئه اپ My Disney Experience گشت و گذار برای بازدید کننده‌ها را راحت‌تر کرده است. برای مثال این اپ حدود زمانی را که افراد باید در صف هر برنامه منتظر باشند، مشخص می‌کند؛ در نتیجه این امکان را به بازدیدکننده‌ها می‌دهد تا برنامه خود را بهتر مدیریت کنند. همین‌طور اعلام ساعت شروع برنامه‌ها، تخمین فاصله افراد تا مکان‌های دیدنی و امکان رزرو رستوران‌ها از دیگر امکانات این اپلیکیشن است.

Amazon

سایت آمازون هم همیشه تلاش کرده تا در مدیریت تجربه مشتری و تجارت الکترونیک بهترین باشد. ارائه برنامه Amazon Go از مواردی است که آمازون از آن برای ایجاد تجربه‌های جدید برای مشتری استفاده کرده است. اپلیکیشنی که با نصب آن نیازی به ایستادن در صف برای پرداخت نیست و مبلغ مورد نظر به صورت اتوماتیک از حساب مشتری کسر می‌شود.

مورد بعدی، Prime Air Delivery است که خرید‌ مشتری‌ها را در کم‌تر از 30 دقیقه تا وزن 2.5 کیلوگرم تحویل می‌دهد. این پهباد (Drone) با ارسال سریع خریدها، تجربه بهتری از خرید آنلاین را برای مشتری فراهم می‌کند.

Starbucks

اپلیکیشن استار‌باکس نیز این امکان را به مشتری می‌دهد که بدون نیاز به ایستادن در صف، بتوانند سفارش خود را ثبت و پرداخت کنند. علاوه بر این بعد از هر خرید، امتیاز هر مشتری در حساب مخصوص به خودش محاسبه می‌شود و بعد از رسیدن به یک سقف مشخص، می‌تواند یک نوشیدنی رایگان داشته باشد.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با شناخت مخاطبان هدف برند شما و تحقیقات بازار، بهترین راه را برای برقراری ارتباط با مشتریان، ایجاد تجربه‌های ماندنی و در نهایت وفادار ساختن مشتری به شما ارائه می‌دهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 333
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

وفاداری مشتری، تمایل دوباره و دوباره برای خرید کالا و محصولاتی است که نتیجه تجربه خوب و در نهایت رضایت او باشد.

بر اساس بررسی‌های انجام شده، جذب مشتری‌های جدید 5 تا 25 برابر از حفظ مشتری‌های فعلی گران‌‌تر است؛ به‌علاوه اینکه 2% تعامل بیشتر با مشتری فعلی، با کاهش 10 درصدی هزینه‌ها برابری می کند. همچنین مشتری‌های وفادار بسیار سریع تر از فروش و بازاریابی به گسترش کسب و کار کمک خواهند کرد. با توجه به اهمیت حفظ مشتری، ایجاد وفاداری و حس اعتماد، ارائه خدمات مناسب و کالای با کیفیت و متفاوت وظیفه ماست. اگر مشتری احساس کند که بخشی از کسب و کار ماست و تمام تلاش ما برای جلب رضایت اوست، در نهایت، تمایز ما با دیگر رقبا را با وفاداری‌اش اثبات خواهد کرد. برای ایجاد این فضا می‌توان از راه‌کارهایی که در ادامه ارائه می‌شوند، استفاده کرد.

راه‌های ایجاد مشتری وفادار

شناخت مشتری

به سادگی دیدار با یک فرد جدید و به حافظه سپردن اسم و کلیاتی از این دیدار در مواجهه بعدی، می‌توان مشتری را درگیر کرد. یکی از راه‌های ساده برای درگیر کردن مشتری و جلب اعتماد، فرستادن یک تبریک ساده تولد یا ایمیل‌هایی است که با اسم مشتری شروع می‌شود. از این بابت از رسانه‌های دیجیتال می‌توان کمک گرفت. برای مثال از ایمیل برای ارسال کدهای تخفیف و از پیامک برای دعوت به عضویت آنها در کلوب مشتریان و اعلام موجودی محصولات جدید می‌توان استفاده کرد. شبکه‌های اجتماعی ابزارهای مناسبی برای برقراری ارتباط بیش‌تر با مشتری هستند.

بهترین بودن

به دلیل رقابت زیاد برای ما و تنوع بیش از حد برای مشتری، تنها راه باقی مانده “بهترین بودن” است. بهترین مطلق در عمل امکان پذیر نیست اما برای مشتری تماشای تلاش ما برای بهتر شدن، دلپذیر است. همچنین مشتریان برای انتخاب محصول یا خدمات، از نظر دیگران برای تصمیم‌گیری تاثیر می‌پذیرند. اگر مشتری از کیفیت خدمات ما رضایت داشته باشد، احتمال این که این رضایت را به اطرافیان خود انتقال دهد، زیاد است. این حالت همان تبلیغات دهان به دهان است. نوعی از بازاریابی رایگان و البته موثر.

ذخیره اطلاعات مشتری

ثبت اطلاعات مربوط به مشتری و هم‌چنین ثبت روند خرید او، به ما برای ارائه بهتر خدمات و به او برای راحت‌تر خرید کردن کمک می‌کند. برای مثال با ارائه کارت مخصوص به هر مشتری می‌توان او را از شر پرداخت با کارت‌های بانکی و وارد کردن عدد و رقم خلاص کرد؛ همچنین استفاده از کارت عضویت در باشگاه مشتریان و یا پرداخت به وسیله اپلیکیشن‌ها تنها با یک کد کاربری و مواردی از این دست می‌تواند با ایجاد حس خاص بودن در مشتری، در نهایت منجر به وفاداری شود.

تشویق به ارائه بازخورد

اظهار نظر و بازخورد مشتری‌ها دست به دست می‌چرخد. ارائه درست خدمات، بازخوردهای مثبت را به مشتری بدل می‌کند و مشتری راضی با خود بازخورد مثبت می‌آورد. اولین حلقه این چرخه ارائه خدمات خوب از طرف ماست. بعد از ارائه کالا و خدمات می‌توانیم از مشتری بخواهیم نظر و میزان رضایتش را با ما در میان بگذارد. نمونه ی خوب این مورد، برند کیت اسپید، فعال در زمینه مد و فشن است که بعد از مبلغ مشخصی خرید، در ازای گرفتن بازخورد از مشتری، 25% تخفیف می‌دهد.

پاسخ به وفاداری مشتری

یکی از راه‌های پاسخ به اعتماد مشتری، ایجاد اعتبار برای خرید‌های بعدی است. برای مثال می‌توانیم بعد از هر خرید 500 هزار تومانی، 50 هزار تومان اعتبار هدیه بدهیم و یا بعد از هر 10 بار خرید 1 هدیه در نظر بگیریم.

شخصی‌سازی

شخصی‌سازی محتوا، یکی از راه‌های برقراری ارتباط با مشتری‌ای است که نسبت به گذشته کم‌تر پا به فروشگاه می‌گذارد. این موضوع به دلیل قطع رابطه ما با مشتری، حائز اهمیت است. ارائه محتوا با توجه به ترجیحات و علاقه مشتری، راه موثری است که نشان دهیم او را می‌شناسیم و برایمان ارزشمند است. همچنین حس تعلق در مشتری او را نسبت به برند ما وفادارتر می‌سازد. برای مثال بعضی از سایت های خرید آنلاین هستند که با توجه به سن، جنسیت و یا حتی خریدهای قبلی به مشتری پیشنهادهایی نزدیک به سلیقه او می دهند. این روند احساس صمیمیت بیشتری را به مشتری ما القا می‌کند. همچنین با بهنیه سازی موتورهای جستجو، می‌توانیم با ساده‌ترین جستجوی مشتری، همیشه و بیشتر از دیگر رقبا در دسترس او باشیم. نباید از اهمیت بهینه‌‌سازی موتورهای جستجو (SEO) و بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) غافل بود.

گیمیفیکیشن

گیمیفیکیشن می‌تواند گزینه خوبی برای استفاده از تکنیک‌های بازی و درگیر کردن مشتری باشد. طراحی بازی با مراحل مختلف و کسب پاداش او را ترغیب می‌کند تا به مرحله بعد برسد و دوستانش را هم به بازی دعوت کند.

بهبود تجربه مشتری

مدیریت تجربه مشتری (CEM) فرایندی است که از آن برای نظارت روی تجربه مشتری، استفاده می‌کنیم. CEM به ما کمک می‌کند که از تجربه و نظر واقعی مشتری باخبر باشیم و برای بهبود رضایت او تلاش کنیم.

در نهایت حفظ مشتری برای رشد هر کسب و کاری اهمیت دارد. اگر فکر می‌کنید این موضوع برای شما هم مهم است می‌توانید روی آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان حساب باز کنید؛ چون برای ما هم رضایت مشتری مثل شما اهمیت دارد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 481
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

حتماً تا به حال کلمه‌ی وایرال را شنیده‌اید. وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی، یکی از روش‌های بازاریابی است که در آن محتوا همانند ویروس‌ها، با سرعت زیاد؛ هزاران و بلکه میلیون‌ها بار تکثیر می‌شود. نکته‌ی مهم در مورد این روش بازاریابی این است که مخاطب نقش اصلی را در به اشتراک‌گذاری محتوای شما ایفا می‌کند. از دید مخاطب محتوایی جذاب، خلاق و با کیفیت ارزش به اشتراک‌گذاری دارد.
معمولاً زمانی‌که از وایرال شدن یک محتوا صحبت می‌کنیم، بدون شک به یاد محتواهای پخش شده از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی می‌افتیم. در واقع اینترنت بستر بسیار مناسبی جهت اشتراک‌گذاری سریع و بدون هزینه‌ی محتوا را برای کاربران فراهم کرده است.
همه شما ممکن است ایده‌هایی داشته باشید که بخواهید مشهور و معروف شوند. این ایده‌ها ممکن است در مورد فروش یک محصول باشند یا در جهت تغییر در تفکرات افراد جامعه و حتی امور خیریه. برای موفقیت در این راستا باید کاری کنید مردم هم این ایده ها را دوست داشته باشند، چرا که آن‌ها انتخاب می‌کنند کدام محتوا را به اشتراک بگذارند. استفاده از قدرت اثرگذاری اجتماعی (Social influence) و بازاریابی دهان به دهان تا 50 برابر بیش‌تر از تبلیغات مستقیم و سنتی کارایی بیشتری دارد. مخاطبان و یا مشتریان فعلی، مشتریان بعدی را برایتان می‌یابند. اعتماد متقابل میان دایره‌ی افرادی که بر اساس علایق مشترک و یا نسبت دوستی؛ در شبکه‌های اجتماعی یکدیگر را دنبال می‌کنند، سبب تمایل بیشتر افراد به مشاهده‌ی مطالب به اشتراک گذاشته شده خواهد شد.

اکنون این سوالات پیش می‌آیند که آیا وایرال شدن یک محتوا به شانس شما بستگی دارد؟ چه محتوایی پتانسیل وایرال شدن دارد؟

شش اقدام کلیدی جهت وایرال کردن محتوا

1) ایجاد احساس خاص بودن در مخاطب

برای اغلب مردم مهم است که در نظر بقیه باهوش و دانا جلوه کنند و دارای اطلاعات به‌روز باشند. محتوا باید به اندازه‌ای هیجان‌انگیز، جذاب و تازه باشد که مخاطب احساس کند اطلاعات با ارزش و کمیابی در اختیار دارد و جزو اولین نفراتی است که آن را می‌داند و به اشتراک می‌گذارد. شما باید تلاش کنید تا نکات مهم محصول یا پیام خود را در قالب یک محتوای خلاق و جذاب نشان دهید.

2) توجه به نشانه‌ها

نشانه‌های زیادی در محیط اطراف ما وجود دارند. یک نشانه گاهی میتواند یک رنگ، علامت، نماد، برند و یا حتی یک تاریخ خاص باشد که باعث شود مردم به موضوع یا محصول خاصی فکر کنند و یا در موردش صحبت کنند. باید دریابید چه نشانه و یا چه انگیزه‌ای باعث می‌شود مردم به ایده یا محصول شما فکر کنند و در موقعیت‌های مورد نظر و در زمان مناسب، آن را به یاد آورند.

3) برانگیختن احساسات مخاطب

همواره باید این سوال را از خود بپرسید که چرا مردم باید به محصول یا محتوای ما اهمیت بدهند؟ چگونه احساساتشان را درگیر کنیم؟
ایجاد احساسات مثبت وحتی منفی از طریق محتوا، می تواند باعث شود افراد آن را به اشتراک بگذارند. اما فارغ از مثبت یا منفی بودن، برخی از انواع احساسات تمایل بیشتری را در افراد جهت انتشار مطالب ایجاد می‌کنند و برخی کمتر. باید توجه کنید که صرفاً ایجاد احساس خوب کافی نیست، نکته‌ی مهم این است که چه دسته از احساسات مردم را برمی‌انگیزید. برای مثال، احساس هیجان نسبت به احساس آرامش و یا حتی حس عصبانیت نسبت به شرم، تمایل بیشتری در افراد جهت به اشتراک‌گذاری محتوا ایجاد می‌کند.
ایجاد احساسات مثبت وحتی منفی از طریق محتوا، می تواند باعث شود مخاطبان آن را به اشتراک بگذارند.

4) تایید اجتماعی

معمولاً زمانی که در مورد یک انتخاب شک داریم و در مورد تصمیماتمان مطمئن نیستیم، به رفتارها و تصمیمات دیگر افراد نگاه می‌کنیم. تصور کنید برای اولین بار به شهری رفته‌اید و تصمیم دارید یک رستوران را برای صرف غذا انتخاب کنید. اگر نام رستوران برای شما شناخته‌شده نباشد، قطعاً اولین نکته‌ای که توجه شما را به خود جلب می‌کند، تعداد مشتریان حاضر در رستوران است. اگر افراد زیادی داخل رستوران باشند، معمولاً تصمیم میگیرید آن‌جا را امتحان کنید.
به عنوان مثالی دیگر، در طراحی محصولات خود می‌توانید از طرح‌ها و رنگ‌های انحصاری یا لوگو‌ها استفاده کنید تا باعث شود در محیط‌های عمومی دیده شوید و مردم به راحتی تشخیص دهند چه تعداد افراد از محصول شما استفاده می‌کنند و از این طریق نسبت به محصول شما مشتاق شوند. مثلاً شرکت اپل با طراحی منحصربه‌فرد Ear Pod به رنگ سفید، یک محصول لوکس و متفاوت خلق کرده که به راحتی و با اولین نگاه قابل تشخیص است. حتی در مورد محتوای متنی می‌توانید ابزاری طراحی کنید که نشان دهد چه تعداد از افراد محتوای شما را خوانده و یا به اشتراک گذاشته‌اند.

5) تولید محتوای کاربردی و با ارزش

مفاهیم کاربردی و مفید ارزش به اشتراک گذاری دارند. باید بدانید در زمینه‌ی کسب و کار خود چه تجربیات و اطلاعات مفیدی در اختیار دیگران قرار می‌دهید؟
نکته‌ی قابل توجه این است که نحوه‌ی ارائه‌ی اطلاعات به اندازه‌ی مفهوم آن اهمیت دارد. این هنر شماست که اطلاعات را در چه قالبی ارائه کنید تا مخاطب را به انتخاب وادارید.
برای مثال، در مورد اعلام تخفیف‌ها، باید بدانید از نظر مشتری کدام شیوه‌ی بیان جذاب‌تر به نظر می‌رسد؟ اعلام درصد تخفیف یا مبلغ آن؟ مطالعات نشان داده است که برای مثال در رقم‌های بالا مانند 2000$، بیان رقم 500$ تخفیف نسبت به 25% تخفیف نتیجه‌ی بهتری دارد و در مبالغ پایین مثل 20$، اعلام 25% تخفیف نسبت به 5$ تخفیف، بیشتر نظر مشتری را به خود جلب می‌کند.
مفاهیم کاربردی و مفید ارزش به اشتراک‌گذاری دارند. نحوه‌ی ارائه‌ی اطلاعات به اندازه‌ی مفهوم آن اهمیت دارد.

6) داستان‌سرایی

اگر بتوانید پیام خود را در قالب یک داستان به دیگران انتقال دهید، موفق خواهید شد. تصمیم بگیرید که صرفاً یک فروشنده نباشید و داستان‌سرایی را آغاز کنید. دقت کنید که پیام متناسب و همگام با اهداف و برند شما باشد.

توجه داشته باشید لزوماً انجام تمام این مراحل و یا رعایت ترتیب آنها جهت ایجاد محتوای ویروسی الزامی نیست. کیفیت اجرای هر کدام از این عوامل کلیدی بر کمیت آن‌ها ارجحیت دارد.

شش اقدام کلیدی جهت وایرال کردن محتوا

استراتژی به‌کار گیری بازاریابی ویروسی

هدف از وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی، انتقال پیام مناسب، از طریق کانال‌های مناسب، در زمان و شرایط مناسب به مخاطب هدف است. رویکرد بازاریابی ویروسی، مشتری‌محور بوده و تحقیقات بازار هدف و شناخت مخاطبان همواره دارای اهمیت است. وجود شبکه‌های اجتماعی و ایننفلوئنسر‌ مارکتینگ، پست الکترونیکی، سایت‌هایی مانند YouTube، وبلاگ‌ها و انجمن‌های اینترنتی، سبب شده بازاریابی دهان به دهان به صورت دیجیتالی انجام شود و محتوا به سرعت وایرال گردد.

ارزیابی اثربخشی بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ

به طور کلی، تعیین این‌که بازاریابی ویروسی دقیقاً چه میزان به افزایش فروش کمک کرده است، کار ساده‌ای نیست. اما می‎‌توان گفت مهم‌ترین شاخص ارزیابی اثربخشی وایرال مارکتینگ، تعداد بازدید از محتوا و تعداد دفعات اشتراک‌گذاری است.
تیم حرفه‌ای و جوان آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه‌ی مشاوره‌های تخصصی در راستای شناخت بازار هدف، تولید محتوا و پیاده‌سازی استراتژی‌های بازاریابی ویروسی، محتوای شما را وایرال می‌کند. همچنین با توجه به ارتباطات شرکت دیجیتال مارکتینگ ماکان با اینفلوئنسرها، محتوای شما به سرعت وایرال خواهد شد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 349
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در دنیای امروز، عموم مردم برای جستجو و آگاهی از یک محصول، از اینترنت استفاده می‌کنند. به همین خاطر، وب‌سایت، به اولین و مهم‌ترین راه ارتباطی بین مشتری و برند تبدیل شده‌است. گاهی برندها و شرکت‌ها، این نقش را نادیده می‌گیرند و توجهی به وب‌سایت خود نمی‌کنند. واقعیت این است که برند شما نیازمند وب‌سایتی با محتوای مناسب و کارایی بالا است تا مخاطبان هدف برند شما را به خود جذب کرده و آن‌ها را از مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل تبدیل کند. یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب جذب مخاطبان هدف شده و برای آن‌ها تجربه خوبی را هنگام استفاده از وب‌سایت برند شما رقم می‌زند، کاربرپسند بودن (User friendly) وب‌سایت است.

وب‌سایت، ویترین مجازی برند شما است؛ باید به صورت حرفه‌ای طراحی ‌شود و تجربه استفاده آسان را برای مشتریان ایجاد کند یا درواقع کاربرپسند باشد. این امر موجب برتری برند شما بین رقبایتان می‌شود. مشتری در یک وب‌سایت کاربرپسند، سریع و بدون زحمت اطلاعات را پیدا می‌کند، مجذوب طراحی وب‌سایت شما می‌شود و همین امر میزان فروش و درآمد شرکت شما را افزایش می‌دهد. برای کاربرپسند بودن وب‌سایت عوامل متعددی دست در دست هم می‌دهند تا مشتری را جذب ویترین مجازی شما کرده و بتواند از وب‌سایت شما، بهترین و بیشترین بهره را ببرند. این عوامل عبارت‌اند از:

1. دسترسی آسان به وب‌سایت برای همه

وب‌سایت شما باید به‌گونه‌ای باشد که همه بتوانند از آن دیدن کرده و از آن استفاده کنند. گاهی اوقات، شرط استفاده از وب‌سایت‌ها، عضویت در وب‌سایت است که خود می‌تواند مشتری را از وب‌سایت دور کند.

2. بارگذاری (Loading) سریع

امروزه مردم با پیشرفت تکنولوژی صبر و حوصله‌شان کمتر شده و همه چیز را سریع و بدون وقفه می‌خواهند. اگر وب‌سایت شما برای بارگذاری، زمان زیادی نیاز داشته باشد، شانس شما برای جذب مشتری پایین می‌آید. سرعت کم بارگذاری وب‌سایت، یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در ترک کردن وب‌سایت محسوب می‌شود. انتخاب یک وب‌هاست (web host) مناسب، امنیت و سرعت وب‌سایت را تضمین می‌کند. به گفته‌ی مهندسان گوگل، انتظار کاربران از زمان بارگذاری یک وب‌سایت، 400 میلی‌ثانیه یا یک چشم به هم زدن است. اگر کاربر حتی 5 ثانیه برای بارگذاری وب‌سایت صبر کند، ممکن است پشیمان شده و وب‌سایت شما را ترک کند.

3. طراحی برنامه‌ریزی‌شده و دسترسی آسان به محتوای داخل سایت (Navigation)

طراحی برنامه‌ریزی‌شده بسیار مهم است و اکثر اوقات نادیده گرفته می‌شود. محتوای وب‌سایت شما باید به‌صورت منظم و برنامه‌ریزی‌شده‌ای در قسمت‌ها و دسته‌بندی‌های مناسبی در وب‌سایت قرار گیرند تا کاربر بتواند به‌راحتی به اطلاعات دسترسی داشته باشد. سعی کنید تعداد منوهای وب‌سایت را کاهش دهید و اطلاعات را به صورتی قرار دهید که بازدیدکننده به‌راحتی آن‌ها را پیدا کند.

4. استفاده از طراحی، محتوا و رنگ‌های جذاب

همان‌طور که گفته شد، وب‌سایت می‌تواند اولین مواجهه مشتری با برند شما باشد، بنابراین باید به‌صورت حرفه‌ای، مدرن و جذاب از مشتری استقبال کرده و مشتری را به خود جذب کند. کنتراست مناسب بین رنگ‌های پس‌زمینه و نوشته‌ها، یکی از اولین قواعد اما بسیار مهم است. کنتراست مناسب، خواندن را برای خواننده آسان می‌کند. به رنگ‌های بکار رفته در وب‌سایت توجه کنید تا مناسب با روحیه مخاطبان هدف باشد. نکته مهم اینجاست که رنگ‌ها، هویت بصری برند شما هستند، پس در به‌کارگیری آن‌ها هوشمندانه عمل کنید. همچنین محتوای متنی شما باید متناسب با لحن و زبان مخاطبان هدف باشد تا ارتباط بهتری برقرار شود.

5. واکنش‌گرایی (Responsive) وب‌سایت

امروزه اکثر مردم برای جستجو در وب‌سایت‌ها از تلفن همراه استفاده می‌کنند و به همین دلیل وب‌سایت شما باید واکنش‌گرا باشد تا مخاطب بتواند به‌راحتی وب‌سایت شما را در تلفن همراه خود بازکرده و از آن دیدن کند.

در بالا به عوامل کمک‌کننده برای داشتن یک وب‌سایت کاربرپسند اشاره کردیم. موفقیت وب‌سایت شما با میزان کاربرپسند بودن آن ارتباط مستقیم دارد. کاربرپسند بودن وب‌سایت، مهم‌ترین و مؤثرترین عامل برای برتری شما در بین رقبا محسوب می‌شود. کارایی بالا وب‌سایت و تجربه دلپذیر بازدیدکننده، شانس موفقیت شما را بالا می‌برد. پس شما برای افرایش میزان موفقیت و محبوبیتتان در بین مشتری‌ها، به یک وب‌سایت خوب نیاز دارید.

شرکت تبلیغاتی ماکان، تبلیغات دیجیتال در ایران را پایه‌گذاری کرده و با رزومه درخشان خود در تولید و توسعه وب‌سایت‌های متنوع، می‌کوشد تا در پیشرفت روزانه‌ی دنیای دیجیتال گامی موثر بردارد. آژانس تبلیغات دیجیتال ماکان و گروه طراحی و توسعه وب‌سایت خود، با توجه به نیاز روز جامعه و نقطه نظرات مشتریان خود، وب‌سایت و لندینگ پیج‌های مناسبی را طراحی و اجرا می‌کنند. این گروه خلاق و حرفه‌ای، با توجه به دغدغه‌های مشتریان و دانش کافی و گسترده خود، ویترین مجازی برند شما را همان‌گونه که لایق شماست، طراحی می‌کند و شما را از رقبایتان متمایز می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

آیا تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که چرا طوفان مغزی یا Brain Storming یک فرآیند اجتماعی است؟ چرا به یک گروه نیاز دارد؟ اتاق فکر، جایی برای تولد ایده‌های تازه و پخته‌شدن آن‌ها است. ایده‌پردازی خلاقانه، یک فعالیت گروهی است که ذهن را‌ به خلق ایده‌های تازه وا‌می‌دارد. ذهن هر فرد، قابلیت‌های مختلفی دارد و جنبه‌های مختلفی از یک موضوع را بررسی می‌کند. طوفان مغزی، یک تکنیک مفید برای طرح گزینه‌هایی برای تصمیم‌گیری‌های پیچیده است. برای اینکه فرآیند طوفان مغزی، خلاقانه و باکیفیت باشد، مراحل، قوانین و قواعدی وجود دارند که باید در اتاق فکر اعمال شوند.

قوانین اتاق فکر:

  • یک رهبر یا سرپرست برای هدایت جلسه لازم است. این فرد علاوه بر داشتن تسلط کامل بر پروژه، باید شناخت کافی از کل گروه داشته و شنونده خوبی باشد تا به خلق و بیان ایده‌های تازه کمک کند.
  • قبل از شروع طوفان مغزی، اهداف پروژه باید مشخص‌ شود و در اختیار تمام اعضای گروه ایده‌پردازی قرارگیرد.
  • زمان جلسه باید از قبل مشخص‌شده باشد. معمولاً جلسات ایده‌پردازی و اتاق فکر بین 30 دقیقه تا 2 ساعت است. لازم است هر یک ساعت یک‌بار، زمانی برای استراحت در نظر گرفته شود.
  • فضای اتاق فکر باید ساکت، راحت و آرامش‌دهنده باشد. به تعداد همه صندلی‌های راحت، خوراکی، قهوه یا چای باشد. ترجیحاً کسی بین جلسه وارد نشود.
  • بهتر است تعداد افراد حاضر در اتاق فکر از 7 نفر بیشتر نشود و 2-3 نفر از افرادی که هیچ اطلاعی از پروژه ندارند نیز حضورداشته باشند. این افراد می‌توانند ایده‌های تازه و جالبی را به گروه تزریق کنند.
  • جو اتاق فکر باید مثبت باشد تا کسی خود و ذهنش را سانسور نکند. از ایده‌های جدید استقبال کنید و از جملات منفی و سرکوب‌گر استفاده نکنید. به افراد گروه و نظراتشان احترام بگذارید و خلاقیت آن‌ها را از بین نبرید.
  • ایده‌های دیگران را کامل گوش کنید، به آن‌ها بیفزایید تا ایده‌های جدید و پخته‌تری بسازید.

در بالا به قوانین اتاق فکر پرداختیم. طوفان مغزی یک فرآیند است و مراحل مختلفی دارد:

1.طرح صورت مسئله و تعریف اهداف پروژه

هدف از برگزاری جلسه ایده‌پردازی را تعریف کنید. مطمئن شوید که تمام افراد حاضر در اتاق فکر، دانش و اطلاعات کافی درباره پروژه دارند.

2.تعریف راه‌حل‌های پیشنهادی به‌صورت فردی و جداگانه

قبل از رفتن به اتاق فکر و شروع فرآیند طوفان مغزی، هر کس به‌تنهایی ایده‌پردازی کند. ایده‌های فردی‌تان را بنویسید. یکی از مشکلات عمده در طوفان مغزی، گیر افتادن گروه حول محور یک ایده و کم‌رنگ شدن ایده‌ها و اهداف دیگر است.

3.طوفان مغزی

اتاق ‌فکر و طوفان مغزی، نیازمند کار تیمی است. پس زمانی‌که همه ایده‌هایشان را مطرح کردند و راجع به آن‌ها صحبت شد، برخی از ایده‌ها باید حذف و باقی آنها تکمیل شوند.

4.تعیین یک راه‌حل نهایی

در مرحله آخر، بین ایده‌های مطرح شده رأی‌گیری کنید، ایده‌‌های خلاقانه‌تر و بهتر را انتخاب کنید، آن‌ها را کامل کنید و به یک راه‌حل و ایده نهایی برسید.

اتاق فکر و طوفان مغزی

تقریباً تمام شرکت‌های تبلیغاتی، اتاق فکر و گروه خلاقیت دارند تا بهترین ایده‌ها را در اختیار شرکت‌ها و برندهای مختلف قرار دهند. شرکت تبلیغاتی ماکان، اولین شرکت تبلیغات دیجیتال در ایران و در حال حاضر یکی از بهترین‌ها در حوزه تبلیغات دیجیتال است. آژانس تبلیغات دیجیتال ماکان، با استفاده از نیروهای جوان و باتجربه، در مورد مسائل و نیازهای مخاطبان هدف در فضای دیجیتال امروز تحقیق کرده و می‌کوشد تا به نیازهای مردم و برندها پاسخ دهد. اتاق فکر کانون تبلیغاتی ماکان، متشکل از یک گروه خلاق شامل تیم خلاقیت، گرافیک، تولید و پروداکشن، تولید محتوا و مدیر پروژه است که با رهبری درست، فضایی مناسب برای خلق، بیان و پیاده‌سازی ایده‌ها را ایجاد می‌کند. ما در گروه ایده‌پردازی شرکت تبلیغاتی ماکان، برای برند شما ایده‌پردازی می‌کنیم و برند شما را در ذهن مخاطبانتان تا همیشه حفظ می‌کنیم.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 318
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

هنگامی‌که صحبت از استراتژی‌های بازاریابی برای یک برند یا کسب‌وکار می‌شود، یکی از موضوعات مهم مورد بحث، این است که چه نوع استراتژی‌ برای پاسخگویی به اهداف سازمانی کارآمد خواهد بود. در بازاریابی دیجیتال، ترافیک وب‌سایت و رسانه‌های اجتماعی از مهم‌ترین اولویت‌های موفقیت برای هر برندی هستند.

بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (SEO) و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، نقش مهمی در افزایش میزان بازدید(ترافیک) کاربران از وب‌سایت برندها ایفا می‌کنند. برای درک بهتر هرکدام، لازم است تعریف کلی از هر دو مفهوم ارائه دهیم.
اینکه شما در اولین گزینه‌های پیشنهادی جستجوی گوگل باشید، نکته بسیار مهمی است و تمام تلاش متخصصان این حوزه دستیابی به چنین جایگاهی است. سئو ارگانیک (SEO Organic) را به‌عنوان « پدربزرگ بازاریابی دیجیتال» می‌شناسند. سئو ارگانیک، مجموعه‌ی فعالیت‌هایی است که به‌صورت طبیعی، رتبه‌ی سایت شما را کاهش داده و باعث می‌شود تا وب‌سایت شما در صفحات ابتدایی موتورهای جست‌وجو دیده شود. تولید محتوای متمایز و فعالیت در شبکه‌های مختلف، از اصلی‌ترین ابزارهای سئو ارگانیک هستند که باعث جذب مخاطبان واقعی می‌شود، ازاین‌رو تلاش برای داشتن سئو ارگانیک مطمئن‌ترین و بهترین را برای بهبود جایگاه سایت در موتورهای جستجو است. بنابراین فراموش نکنید که اگر بازدیدکنندگان شما واقعی باشند، دیگر نباید نگران از دست دادن مخاطبان خود باشید. از سوی دیگر، فعالیت‌ دائم در رسانه‌های اجتماعی باعث هدایت مخاطبان به وب‌سایت می‌شود که این امر موجب افزایش حجم ارتباطات و درگیری مخاطبان می‌شود. با وجود اینکه ترافیک وب‌سایت و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی هر دو دارای هدفی یکسان هستند، اما تفاوت‌هایی نیز دارند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

الف) سرعت اجرا

  • رسانه‌های اجتماعی به سرعت پاسخ می‌دهند و بازخورد سریع‌تری دارند.
  • ترافیک وب‌سایت برای رسیدن به نتایج یکسان، به زمان بیشتری نیاز دارد.

ب) ریچ (Reach) یا تعداد بازدیدکنندگان

  • اگر شما موفق به تولید محتوای وایرال (Viral content) باشید، امکان افزایش تعداد بازدیدکنندگان در صفحات اجتماعی افزایش می‌یابد.
  • تعداد بازدیدکنندگان در وب‌سایت‌ها با توجه به تعداد Keyword یا کلمات کلیدی متغیر است.

ج) نوع محتوا

  • عکس، تصویر و ویدئو برای مخاطبان در رسانه‌های اجتماعی بسیار جذاب است.
  • محتوای متنی مانند بلاگ، اخبار و… برای افزایش بازدید از وب‌سایت‌ها بسیار موثر است.

د) اهداف

  • معمولا بازاریابان می‌کوشند به‌وسیله‌ی رسانه‌های اجتماعی، برای برندشان، هویت و اعتبار بسازند یا آگاهی مخاطبان را نسبت به نامشان افزایش دهند تا از این طریق، مخاطبان را جذب کرده و وفاداری در آنان پدید آورند.
  • یکی از اصلی‌ترین اهداف فعالیت برای سئو وب‌سایت، این است که با تولید محتوای جذاب، مخاطبان را به وب‌سایت هدایت و اعتمادشان را جلب کرده تا از این طریق ترافیک وب‌سایت افزایش یابد.

ه) شاخص‌های اصلی عملکرد (KPI)

  • اثربخشی رسانه‌های اجتماعی عمدتا توسط میزان درگیری مخاطبان (Engagement) مشخص می‌شود.
  • اثربخشی وب‌سایت‌ها معمولا توسط میزان ترافیک‌ و تعداد کلیلک‌ها سنجیده می‌شوند.

با توجه به تفاوت‌های ذکرشده، چه نقاط قوت و ضعفی در میان این دو استراتژی وجود دارد؟

رسانه‌های اجتماعی

نکات مثبت:

  • بهترین ابزار برای افزایش درگیری مخاطبان است که به‌راحتی و با بودجه‌ای بسیار اندک راه‌اندازی می‌شود.
  • مخاطبان در رسانه‌های اجتماعی قادرند محتوای مورد علاقه‌شان را به اشتراک بگذارند و آزادانه درمورد نظراتشان صحبت کنند.
  • یکی از مهم‌ترین نکات مثبت رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان (Word of Mouth) است که به تنهایی باعث افزایش اعتبار هویت برند در فضای دیجیتال می‌شود.

نکات منفی:

  • لایک، کامنت و اشتراک‌گذاری، به‌صورت قطعی باعث افزایش ترافیک و جذب مخاطبان نمی‌شود.
  • طبق آخرین آمار سال 2017 میلادی، فعالیت روی سئو وب‌سایت، ترافیک بیشتری را به‌همراه دارد.

استراتژی کسب‌وکار

سئو (SEO)

نکات مثبت:

  • استفاده از کلمات کلیدی، یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای بهتر دیده‌شدن است، چراکه هرچه در صفحات ابتدایی موتورهای جست‌وجو دیده شوید، بازخوردهای بهتر و مثبت‌تری دریافت می‌کنید.
  • معمولا محتوای متنی قابلیت ارجاع (Reference) بیشتری دارد.
  • مردم معمولا برای جست‌وجو، ابتدا سراغ موتورهای جست‌وجو می‌روند. طبق گزارشات منتشرشده توسط موسسه Econsultancy، 61% مردم قبل از خرید محصولات یا استفاده از خدمات، درباره‌ی آن در اینترنت جست‌جو می‌کنند و سپس، اقدام به خرید می‌کنند؛ پس وب‌سایت می‌تواند بستر مناسبی برای تبلیغ محصولات یا خدمات شما باشد.

نکات منفی:

  • مبحث سئو SEO همانند یک مشعلی است که آهسته می‌سوزد. نتایج حاصل از این اقدامات بر وب‌سایت ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها به طول بیانجامد.
  • پیدا کردن Keyword یا کلمات کلیدی برای هر برند یا کسب‌وکار ممکن است کاری زمان‌بر و در عین حال پیچیده‌ باشد که معمولا توسط متخصصین انجام می‌شود.

حال این سوال پیش می‌آید که کدام استراتژی مناسب برند یا کسب‌وکار شما است؟

هرکدام از این استراتژی‌ها دارای نقاط ضعف و قوت هستند، اما اکثر بازاریابان به این نتیجه رسیده‌اند که استفاده از هردو آن‌ها لازم و ضروری است و به نوعی مکمل یکدیگر است. تولید محتوا در وب‌سایت‌ها به شما کمک می‌کند تا بیشتر در معرض دید مخاطبان هدف قرار بگیرید و در طرف مقابل، رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کنند تا مطالب شما سریع‌تر در معرض دید مخاطبان قرار بگیرد.
در نهایت می‌توان گفت، بهتر است تمرکز خود را فقط و فقط به یک استراتژی محدود نکنید، چرا که ممکن است نتایج دلخواه را دریافت نکنید. پس استفاده از استراتژی‌های مختلف در بازایابی دیجیتال، به شما کمک می‌کند تا بیشتر و بیشتر دیده‌شوید.
شرکت دیجیتال مارکتینگ ماکان، با تحلیل وضعیت برند شما در بازار، بهترین و خلاق‌ترین راه را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در اختیار شما قرار می‌دهد. انتخاب نادرست استراتژی‌های بازاریابی، ممکن است خسارات جبران ناپذیری برای کسب‌وکار شما به‌همراه داشته‌باشد. آژانس بازاریابی دیجیتال ماکان، برنامه‌ی منسجم و دقیقی برای حضور قدرتمند شما در دنیای دیجیتال طراحی می‌کند تا تجربه‌ای بی‌نظیر از فضای دیجیتال، به‌دست آورید. ما در آژانس بازاریابی دیجیتال ماکان، با ارائه‌ی راه‌کارها و متدهای نوین بازاریابی، تحولی شگرف در کسب‌وکار شما ایجاد می‌کنیم.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 329
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

یک تبلیغ با ایده‌پردازی خلاقانه، نظر شما را در هر جا به خود جلب می‌کند. این تبلیغ می‌توانند تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات محیطی، تبلیغات مطبوعاتی یا تبلیغات دیجیتال باشند، به خصوص تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام. برند‌ها و شرکت‌های مختلف، بودجه‌ی زیادی را برای سفارش تبلیغات به شرکت‌های تبلیغاتی اختصاص می‌دهند. ممکن است برای شما این سوال بوجود بیاید که آیا به‌صرفه است که بخش زیادی از بودجه شرکت‌ها صرف تبلیغات شود؟ محققان و افراد خبره در حوزه تبلیغات، به این سوال جواب مثبت می‌دهند. ایده‌‌پردازی اولین گام در تبلیغات است. تولید کارهای گرافیکی و محتوای متنی و بصری، فیلم‌برداری و اجرای تبلیغات، همه براساس ایده‌ی اولیه صورت می‌گیرند؛ حال اگر این ایده خلاقانه نباشد، مستقیما با میزان اثربخشی تبلیغ در ارتباط است.

تولید یک تبلیغ خلاقانه، نیازمند تحقیقات گسترده‌ای درباره مخاطبان هدف، محصول و رسانه‌ی تبلیغاتی است که خصوصیات و ویژگی‌های مخاطبان هدف، مهم‌ترین و موثرترین عامل در ایده‌پردازی است. به‌طور کلی، هدف از تبلیغات، رساندن پیام یک برند به مخاطبان هدف یا اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی مخاطبان نسبت به محصول یا برند است. بنابراین، باید اطلاعات جامعی از مخاطبان هدف برند در دست باشد تا ارتباط با آنها آسان‌تر و اثربخش‌تر باشد. ایده‌ی خلاقانه و به دنبال آن، یک تبلیغ خلاقانه، اثربخشی تبلیغ را چند برابر کرده و برند یا محصول را برای همیشه در ذهن مخاطب ثبت کند.

به‌طور کلی دو نوع تبلیغ وجود دارد؛ تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم. تبلیغات مستقیم، تبلیغاتی هستند که پیام به صورت نوشته، روایت یا روش‌های دیگر به مخاطب می‌رسد تا مطمئن شود که مخاطبان، پیام کمپین را در لحظه و بدون هیچ ابهامی دریافت می‌کنند. اما تبلیغات غیر مستقیم این‌طور نیستند؛ امروزه اکثر مردم به دنبال تبلیغات خلاق هستند، تبلیغاتی که پیام خود را نه خیلی پیچیده اما به صورت غیر‌مستقیم بیان کنند. این امر از نظر روان‌شناسی اثبات شده‌است که تبلیغات غیر‌مستقیم، مغز را وادار می‌کنند تا فرد از حرکت بایستد و درباره ایده‌ی پشت این تبلیغ فکر کند. اگر مردم برای گرفتن پیام تبلیغ چند ثانیه وقت صرف کنند، فکر کنند و درگیر آن شوند، آن تبلیغ و محصول را بهتر به خاطر می‌سپارند. این درگیری فکری بین مخاطب و تبلیغ، تفاوت میان تبلیغات مستقیم و غیر‌مستقیم است و موجب ماندگاری برند در ذهن مخاطب می‌شود.

ایده‌ی غیر‌خلاق در یک تبلیغ، نه تنها مخاطبان را از محصول یا برند دور می‌کند، بلکه باعث می‌شود تا مخاطبان به محصولات دیگر توجه کنند. ایده‌پردازی خلاقانه، کاری پر چالش بوده و نیازمند ذهنی قوی و نیروهای باتجربه است. در دنیای امروز که مردم بیشتر در فضای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی تعامل دارند، چالش تبلیغ خلاقانه و جذاب، در فضای اینستاگرام و تلگرام بیشتر به چشم می‌آید زیرا فضای شبکه‌های اجتماعی از تبلیغات اشباع شده و یک تبلیغ متفاوت و خلاق، مخاطبان را بیشتر به خود جذب می‌کند.

شرکت تبلیغاتی ماکان با نیروهای جوان و خلاق خود می‌کوشد تا تصویری از برند شما بسازد که تا همیشه در ذهن مخاطبان هدف برند شما بماند. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با توجه به نیازهای روز مخاطبان برندها و بازار تبلیغات دیجیتال، می‌کوشد تا نظر مخاطبان را به برند شما جلب کند.

تا به امروز، تیم حرفه‌ای آژانس تبلیغاتی ماکان، با تجربه و دانش روز خود، از چالش‌های موجود در فرآیند تبلیغات دیجیتال سربلند بیرون آمده و تمام نیروی خود را متمرکز کرده تا ایده‌های خلاقانه و ناب خود را به صورت حرفه‌ای در اختیار مشتریان قرار دهد. ما در کانون تبلیغاتی ماکان می‌کوشیم تا برندها و شرکت‌هایی که به ما اعتماد کرده‌اند را راضی نگه‌داشته و آنها را در ذهن مخاطبان هدف ماندگار کنیم. ما به خود می‌بالیم که در حوزه تبلیغات دیجیتال ایران پیشرو بودیم و همچنان موفق و سربلند می‌درخشیم.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 496
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 آبان 1397 | نظرات ()