نوشته شده توسط : elena golchin

ارزش ویژه‌ی یک برند، مجموعه عواملی است که باعث می‌شود یک برند در ذهن مشتری مثبت، متمایز و مطلوب جلوه کرده و به همان دلیل آن برند را از میان دیگر برندهای موجود انتخاب کند.

ارزش ویژه برند، نه تنها بر دیدگاه، احساس و عملکرد مشتریان در ارتباط با برند تاثیرگذار است، بلکه در قیمت محصولات یا خدمات، سهم بازار و سود حاصل از برند، منعکس می‌شود. ارزش ویژه برند یکی از دارایی‌های مهم سازمان است که علاوه بر ارزش مادی، ارزش روانشناختی نیز دارد.

ارزش ویژه برند، ماحصل فعالیت‌های مختلف بازاریابی و برندینگ انجام شده روی محصولات یا خدمات است. اگرچه اندازه‌گیری دقیق ارزش ویژه برند یا ارزش فعالیت‌های بازاریابی ممکن نیست، اما مدل‌هایی به این منظور طراحی شده و در برندینگ کاربرد دارند. یکی از این مدل‌ها، مدل ارزیاب دارایی برند یا BAV (Brand Asset Valuator) است. مدل BAV در اثر یکی از گسترده‌ترین برنامه‌های تحقیقاتی در زمینه‌ی برندینگ تدوین شده است. برای طراحی این مدل با بیش از صدهزار نفر به عنوان مشتری از ۳۲ کشور جهان مصاحبه شده و اطلاعات مربوط به سیزده هزار برند جمع‌آوری شده است. مدل BAV یک برند با جمع‌آوری دیدگاه‌های مشتریان آن برند، طبق 4 شاخص زیر معرفی می‌شود:

1. تمایز (Differentiation)

وجود یک ویژگی متمایز کننده در هر برند، عاملی جدانشدنی از آن بوده و در شروع برندینگ الزامی است. تمایز به ما نشان می‌دهد که برند تا چه میزان در ذهن افراد نسبت به دیگر رقبا متفاوت جلوه می‌کند؟ برای دانستن میزان تمایز برندتان، بهتر است با تحلیل بازخوردهای مشتریان دریابید در صورت لزوم تا چه حد برند شما را به یاد می‌آورند؟ آیا میان محصولات دیگر قادرند محصول شما را به سادگی تشخیص دهند؟ از نظر آنان چرا محصول یا خدمت شما متفاوت جلوه می‌کند؟

بر اساس نتایج به دست‌ آمده از مدل BAV معمولا هرچه سابقه‌ی یک برند افزایش می‌یابد، ویژگی‌های متمایز کننده‌ی آن کاهش یافته و در واقع اثر تمایز کمرنگ‌تر می‌شود. این در حالیست که عدم تمایز با رقبا می‌تواند به عنوان زنگ خطری برای بقا یا رشد آن برند باشد.

2. ارتباط (Relevance)

میزان ارتباط برند، به این معناست که برند شما تا چه میزان برای مشتریان مناسب است؟ آیا مشتریان مایلند محصولات یا خدمات شما را خریداری کنند؟ آیا این محصولات با ابعاد مختلف نیازهای مشتریان تطابق دارد؟ قیمت‌گذاری برند شما تا چه میزان با کیفیت محصولات و توانایی خرید مشتریان متناسب است؟ برای دریافتن میزان ارتباط برند می‌توانید از مشتریان خود بپرسید تا چه حد مایلند مطابق با معیارهای خود از محصولات شما خریداری کنند؟

طبق مدل BAV میان تمایز برند با ارتباط آن همبستگی وجود داشته و ترکیب این دو می‌تواند تضمین کننده‌ی موفقیت یک برند باشد.

3. اعتبار یا کیفیت ادراک شده

این عامل نشان می‌دهد یک برند تا چه میزان در ذهن مشتریان اعتبار و ارزش دارد و مشتری تا چه حد آن برند را باکیفیت می‌داند. به عبارتی دیگر، کیفیت و شهرت برند، دو عامل مهمی هستند که بر واکنش مشتریان نسبت به فعالیت‌های برندسازی تاثیر می‌گذارند.

مدل BAV با نشان دادن فرصت‌های موجود، راه‌های افزایش کیفیت ادراک شده را ردیابی کرده و به شما در مدیریت و جهت‌دهی ادراکات مشتریان کمک می‌کند.

4. دانش (Knowledge)

میزان دانش مشتری به معنای میزان عمق آگاهی مشتری از برند، درک وی از هویت برند و به طور کلی آشنایی با برند و محصولات آن است.  فعالیت‌های استراتژیک برندینگ، امکان بهره‌مند شدن از دانش صحیح را برای مشتریان فراهم می‌کنند. طبق مدل BAV، اگر  یک برند متمایز بوده و با پرسونای مخاطب خود مرتبط باشد، می‌تواند احساس قوی‌تری در مشتری نسبت به برند ایجاد کند و در نتیجه، شناخت و دانش صحیحی از برند به مشتری انتقال پیدا خواهد کرد.

ترکیب دو شاخص تمایز و میزان ارتباط، میزان “قدرت برند” یا Brand Strength را تعیین می‌کنند. قدرت برند، شاخص مهمی برای پیش‌بینی عملکرد، ارزش آتی و پتانسیل‌های رشد آن برند در آینده است. داشتن یک ویژگی متمایز و مرتبط و به عبارتی دیگر، افزایش قدرت برند جهت بقا میان رقبا، یکی از چالش‌های اصلی هر برند و شاخصی برای سنجش میزان موفقیت آن است.

ترکیب دو شاخص اعتبار ادراک شده برند و دانش مشتری از برند، رفعت برند یا Brand Stature را می‌سازد. رفعت برند، ماحصل عملکرد گذشته‌ی برندینگ است. رفعت برند بیانگر درجه‌ی اعتبار، پذیرش، شهرت و وفاداری به برند در گذشته است.

تا کنون با شاخص‌های مدل BAV آشنا شدید. جهت ارزیابی ارزش ویژه‌ی برند بر اساس این 4 شاخص، در مقاله‌ی بعدی با ما همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 262
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

Artificial Intelligence, AI یا همان هوش مصنوعی پدیده‌ای نو ظهور است که در کنار آن از واژه “انقلاب” بسیار استفاده می‌شود. هوش مصنوعی یکی از ترندهایی است که قصد داریم در این بلاگ به آن بپردازیم. در ابتدا بهتر است به خاطر داشته باشیم که AI توانایی زیادی در اثرگذاری روی آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ دارد و به طور کلی‌تر می‌تواند ماهیت استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ را تحت تاثیر قرار بدهد.

گذر زمان، مزایای هوش مصنوعی را برای کسب‌وکارها پررنگ‌تر می‌کند و به آن‌ها این جرات را می‌دهد تا به دنبال آن بروند و فرصت‌های جدیدتری را تجربه کنند. اگر به این موضوع علاقه‌مند بوده باشید حتما رد پای آن را در موضوعاتی چون   Internet  of Things (IOT) یا اینترنت اشیاء، کلان داده‌ها یا Big Data دیده‌اید. با گذر از این موضوعات، حالا نوبت به دیجیتال مارکتینگ رسیده است. از تاثیرات AI در فضای دیجیتال مارکتینگ می‌توانیم به انتخاب درست مخاطبان هدف، بهبود تجربه مشتری، افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و … اشاره کرد. در ادامه به صورت مفصل‌تر به مزایای استفاده از هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ می‌پردازیم.  Benefits

بهبود تجربه مخاطب

ایجاد یک تجربه خوب در مخاطب، کمک می‌کند تا مشتری را به بازگشت دوباره به سمت وب‌سایت‌تان ترغیب کنید؛ با این شرط که طراحی وب‌سایت برای هر فرد شخصی‌سازی شده باشد و همچنین استفاده از آن برای مخاطب آسان‌تر و به صورت کلی پروسه موتورهای جستجو نیز هوشمندانه‌تر باشد. در این مقطع AI کمک می‌کند تا رفتارها، تصمیمات و پرسونای مخاطب را پیش‌بینی کنید و  فرآیند جستجوی مشتری در موتورهای جستجو را مدنظر قرار بدهید. این موارد، همگی کمک می‌کنند تا بتوانید تجربه بهتری را برای مشتریان‌تان رقم بزنید و در نهایت به کمک اطلاعات به دست آمده، در قبال مشکلاتی که ممکن است در آینده با آن‌ها مواجه شوید آمادگی لازم را داشته باشید.

پاسخ‌دهی سریع

در دنیای دیجیتال، یکی از مهم‌ترین فاکتورها برای مشتری دریافت یک عکس‌‌العمل و پاسخ‌ سریع و داشتن یک تجربه مثبت است. چت بات‌ (Chat Bot) نرم‌افزاری است که به شما برای پاسخ‌دهی سریع‌تر به مشتری کمک می‌کند و در نهایت تجربه‌ای که او انتظارش را داشته، برایش فراهم می‌کند. یکی از قابلیت‌های چت بات این است که می‌توانند در لحظه به سوالات ساده مشتریان پاسخ بدهند، درخواست‌ها را مورد بررسی قرار بدهند و آن‌ها را برآورده کنند. کمک‌رسانی 24 ساعته از مزایای این چت‌بات‌ها است. کاهش زمان انتظار مشتریان و افزایش رضایت کلی آن‌ها، از دیگر مزایای چت‌بات‌ها در هوش مصنوعی است.

پیش بینی رفتار مشتری

یکی از برجسته‌ترین مزایای هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ، جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به رفتار مشتریان از طریق اینترنت است. علاوه‌بر این، AI این قابلیت را دارد تا رفتار کاربران فعلی و همچنین کاربران جدید را به کمک سیستم‌های مدیریت داده (Data Management Platforms) یا (DMP) پیش‌بینی کند. بررسی و پیش‌بینی رفتار مشتری در فضای اینترنت و پروفایل‌های شخصی این امکان را می‌دهد تا بتوان مشتریان بالقوه را بهتر انتخاب کرد و مسیر راحت‌تری را برای ورود آن‌ها به قیف ‌فروش طی کرد.

انتخاب درست مخاطبان هدف

دستیابی به مخاطبان درست با افزایش ارزش و اعتبار برندتان رابطه مستقیم دارد. در این وضعیت Data Mining به کمک شما می‌آید و این امکان را می‌دهد تا مخاطب هدف‌تان را به درستی شناسایی و بخش‌بندی کنید. علاوه بر این همانطور که در مورد قبل نیز اشاره کردیم، بررسی رفتار مشتری و تفسیر داده‌های مربوط به او این امکان را ایجاد می‌کند تا مخاطب هدف‌مان را به درستی شناسایی و انتخاب کنیم. همراهی هوش مصنوعی با دیجیتال مارکتینگ نیز امکان دستیابی به مخاطب هدف مناسب را بر اساس علائق و مشخصه‌های دموگرافی مثل جنسیت، سن، تحصیلات، درآمد و … افزایش می‌دهد.

به‌طور کلی می‌توان گفت که بازاریابی فرآیندی مداوم و متغیر است که کسب‌وکارها بر آن می‌دارد تا برای بقا، نسبت به چالش‌های پیش‌رو آمادگی بیشتری داشته باشند. هوش مصنوعی یا AI نیز روزانه در حال پیشرفت است اما با این حال به کارگیری آن در استراتژی‌ها، به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ کمک می‌کند تا بتوانند راحت‌تر از چالش‌های پیش رو عبور کنند و تجربه بهتری را برای مشتریان‌شان به ارمغان بیاورند. همچنین تمام هدف هوش مصنوعی بهبود استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال است و تلاش می‌کند تا به بینش مخاطبان نسبت به کسب‌‍وکارها ارزش بدهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 255
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در دنیای کسب‌و‌کار کنونی، تبلیغات به حوزه‌ای بدون مرز تبدیل شده است. امروزه تبلیغات و اطلاع رسانی پیرامون برندهای مختلف تنها به رسانه‌های اجتماعی و روش‌های سنتی محدود نمی‌شود. بسته‌بندی محصول یکی از گزینه‌های پیش روی برندها برای پیشبرد اهداف و استراتژی‌های بازاریابی است. در این بلاگ قصد داریم به بررسی نقش بسته‌بندی در پیشبرد استراتژی‌های تبلیغاتی بپردازیم.

اهمیت بسته‌بندی در تبلیغات

امروزه بسته‌بندی (Packaging) محصول صرفا برای حفاظت از آسیب‌دیدگی و حمل و نقل آسان تا رسیدن به مصرف‌کننده نهایی، صورت نمی‌پذیرد؛ بلکه به عنوان یک ابزار تبلیغاتی به کار گرفته می‌شوند. بسته‌بندی‌هایی با طراحی خلاقانه، منحصر به فرد و چشم‌نواز و در عین حال دوست‌دار محیط‌زیست، فروش محصول را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند. در ادبیات بازاریابی، از لحظه اول حقیقت به زمانی تعبیر می‌شود که مشتری، محصول مورد نظر خود را یافته و تصمیم به خرید می‌گیرد. بسته‌بندی و شکل ظاهری محصول، بیشترین اهمیت را در این لحظه ایفا می‌نماید. افراد با دیدن بسته‌بندی‌های خلاقانه و جدید در حین بازدید از فروشگاه، ممکن است اقدام به خرید محصولاتی کنند که در لیست خریدشان نبوده یا قصد تهیه‌اش را نداشته‌اند.

فاکتورهای موثر در طراحی بسته‌بندی

از آنجا که تقریبا 70 درصد از تصمیمات خرید در لحظه و محل خرید صورت می‌پذیرد، بسته‌بندی محصول عامل مهمی در تغییر تصمیم خریداران و میزان فروش محصولات می‌باشد. عواملی که می‌بایستی در طراحی بسته‌بندی محصولات مدنظر قرار بگیرند عبارتند از:

جذابیت

بسته‌بندی‌های جذاب، جدید و منحصر به فرد، توجه مشتری را به خود جلب می‌کنند. به همین دلیل شناسایی پرسونای مخاطب و توجه به فاکتورهای زیبایی شناسی نقش موثری در طراحی بسته‌بندی دارد. جذب مشتریان جدید و ترغیب آنها به خرید محصول در عین حفظ مشتریان فعلی، برای تمامی بنگاه‌های کسب‌و‌کار حائز اهمیت است. به همین دلیل بسته‌بندی‌های خلاقانه و جذاب، شرایط را برای افزایش مشتریان جدید، هموارتر می‌سازد.

مرتبط بودن

بسته‌بندی محصول شما می‌بایستی با شرایط و ویژگی‌های محصول و محیط کسب‌و‌کار شما کاملا متناسب و مرتبط باشد. از آنجا که بسته‌بندی، اولین مرجع شناسایی محصول است، می‌بایستی تمامی اطلاعات موردنیاز مشتری را در بر داشته باشد. تغییرات سریعی که درمحیط کسب‌و‌کار کنونی به دلیل تکنولوژی و بین المللی شدن رخ می‌دهد، می‌باید در بسته‌بندی محصولات شما نیز لحاظ گردد. به عبارت دیگر در حین انتخاب نوع محصول، وضعیت رقبا، قیمت، کیفیت، محیط جغرافیایی، مدت انقضا و ویژگی‌های منحصر به فرد محصولتان را مدنظر قرار دهید. باز شدن آسان، حفظ تازگی محصول و حمل و نقل آسان از نکاتی هستند که در طراحی محصول مدنظر قرار داده می‌شوند.

انطباق

بسته‌بندی می‌بایستی با هویت برند و استراتژی‌های بازاریابی شما منطبق باشد. بدین صورت قادر خواهید بود به خریدار محصول، سایر محصولات و کالاهای برند خود را پیشنهاد داده و میزان فروش آنها را نیز افزایش دهید.در دنیای کسب‌وکارها، هر یک از برندها دارای شخصیت منحصر به فرد خود هستند. تصمیم به خرید یک محصول یا خدمت، وابستگی زیادی به نحوه برندسازی احساسی و جایگاه هر برند در ذهن مشتری دارد. در این میان بسته‌بندی محصول، ابزاری ساده و در دسترس است که با برقراری ارتباط قوی با مشتری در نقطه خرید، می‌تواند بر میزان فروش و نوع برندسازی تاثیرگذار باشد. آژانس تبلیغاتی مات با ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی، کسب‌و‌کار شما را در طراحی و اجرای استراتژی‌های خلاقانه تبلیغاتی، تثبیت برند در ذهن مصرف‌کننده و سیستم یکپارچه بازاریابی، یاری می‌کند.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 254
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در دنیای کسب‌و‌کار کنونی، تبلیغات به حوزه‌ای بدون مرز تبدیل شده است. امروزه تبلیغات و اطلاع رسانی پیرامون برندهای مختلف تنها به رسانه‌های اجتماعی و روش‌های سنتی محدود نمی‌شود. بسته‌بندی محصول یکی از گزینه‌های پیش روی برندها برای پیشبرد اهداف و استراتژی‌های بازاریابی است. در این بلاگ قصد داریم به بررسی نقش بسته‌بندی در پیشبرد استراتژی‌های تبلیغاتی بپردازیم.

اهمیت بسته‌بندی در تبلیغات

امروزه بسته‌بندی (Packaging) محصول صرفا برای حفاظت از آسیب‌دیدگی و حمل و نقل آسان تا رسیدن به مصرف‌کننده نهایی، صورت نمی‌پذیرد؛ بلکه به عنوان یک ابزار تبلیغاتی به کار گرفته می‌شوند. بسته‌بندی‌هایی با طراحی خلاقانه، منحصر به فرد و چشم‌نواز و در عین حال دوست‌دار محیط‌زیست، فروش محصول را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند. در ادبیات بازاریابی، از لحظه اول حقیقت به زمانی تعبیر می‌شود که مشتری، محصول مورد نظر خود را یافته و تصمیم به خرید می‌گیرد. بسته‌بندی و شکل ظاهری محصول، بیشترین اهمیت را در این لحظه ایفا می‌نماید. افراد با دیدن بسته‌بندی‌های خلاقانه و جدید در حین بازدید از فروشگاه، ممکن است اقدام به خرید محصولاتی کنند که در لیست خریدشان نبوده یا قصد تهیه‌اش را نداشته‌اند.

فاکتورهای موثر در طراحی بسته‌بندی

از آنجا که تقریبا 70 درصد از تصمیمات خرید در لحظه و محل خرید صورت می‌پذیرد، بسته‌بندی محصول عامل مهمی در تغییر تصمیم خریداران و میزان فروش محصولات می‌باشد. عواملی که می‌بایستی در طراحی بسته‌بندی محصولات مدنظر قرار بگیرند عبارتند از:

جذابیت

بسته‌بندی‌های جذاب، جدید و منحصر به فرد، توجه مشتری را به خود جلب می‌کنند. به همین دلیل شناسایی پرسونای مخاطب و توجه به فاکتورهای زیبایی شناسی نقش موثری در طراحی بسته‌بندی دارد. جذب مشتریان جدید و ترغیب آنها به خرید محصول در عین حفظ مشتریان فعلی، برای تمامی بنگاه‌های کسب‌و‌کار حائز اهمیت است. به همین دلیل بسته‌بندی‌های خلاقانه و جذاب، شرایط را برای افزایش مشتریان جدید، هموارتر می‌سازد.

مرتبط بودن

بسته‌بندی محصول شما می‌بایستی با شرایط و ویژگی‌های محصول و محیط کسب‌و‌کار شما کاملا متناسب و مرتبط باشد. از آنجا که بسته‌بندی، اولین مرجع شناسایی محصول است، می‌بایستی تمامی اطلاعات موردنیاز مشتری را در بر داشته باشد. تغییرات سریعی که درمحیط کسب‌و‌کار کنونی به دلیل تکنولوژی و بین المللی شدن رخ می‌دهد، می‌باید در بسته‌بندی محصولات شما نیز لحاظ گردد. به عبارت دیگر در حین انتخاب نوع محصول، وضعیت رقبا، قیمت، کیفیت، محیط جغرافیایی، مدت انقضا و ویژگی‌های منحصر به فرد محصولتان را مدنظر قرار دهید. باز شدن آسان، حفظ تازگی محصول و حمل و نقل آسان از نکاتی هستند که در طراحی محصول مدنظر قرار داده می‌شوند.

انطباق

بسته‌بندی می‌بایستی با هویت برند و استراتژی‌های بازاریابی شما منطبق باشد. بدین صورت قادر خواهید بود به خریدار محصول، سایر محصولات و کالاهای برند خود را پیشنهاد داده و میزان فروش آنها را نیز افزایش دهید.در دنیای کسب‌وکارها، هر یک از برندها دارای شخصیت منحصر به فرد خود هستند. تصمیم به خرید یک محصول یا خدمت، وابستگی زیادی به نحوه برندسازی احساسی و جایگاه هر برند در ذهن مشتری دارد. در این میان بسته‌بندی محصول، ابزاری ساده و در دسترس است که با برقراری ارتباط قوی با مشتری در نقطه خرید، می‌تواند بر میزان فروش و نوع برندسازی تاثیرگذار باشد. آژانس تبلیغاتی مات با ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی، کسب‌و‌کار شما را در طراحی و اجرای استراتژی‌های خلاقانه تبلیغاتی، تثبیت برند در ذهن مصرف‌کننده و سیستم یکپارچه بازاریابی، یاری می‌کند.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

آیا تا کنون از خود پرسیده‌اید چه چیزی کسب و کار شما را از دیگران متمایز می‌کند؟ بسیاری از کمپین‌های موفق بازاریابی در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن چیزی نیست جز یک “برند موفق” ! حتی برخی برندها به حدی معروف می‌شوند که افراد نام آن‌ها را به جای خود محصول به کار می‌برند. برای مثال ممکن است بسیاری از افراد به جای واژه‌ی دستمال کاغذی از کلمه‌ی “کلینکس” یا به جای واژه‌ی مایع ظرفشویی از “ریکا” استفاده کنند که هر دو از برندهای معروف هستند. برخی دیگر از برندها توسط افراد به عنوان معیاری استاندارد برای سنجش کیفیت دیگر محصولات مشابه رقیب آن استفاده می‌شوند. مثلاً اغلب افراد کیفیت یک نوشابه را با کوکاکولا مقایسه می‌کنند.

یکی از اولویت‌ها و اهداف اصلی هر کسب و کار از برندینگ، تبدیل شدن به یک برند موفق و ماندگار است. چرا که یک برند قوی و موفق جایگاهی امن در ذهن مخاطبان دارد و این اعتماد باعث وفاداری مشتریان و در نهایت افزایش نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارها می‌شود. تنها یک راه اصلی برای اطمینان از اثربخش بودن برندینگ وجود دارد و آن چیزی نیست جز استراتژی جایگاه‌یابی برند!

استراتژی جایگاه‌یابی برند یا Brand Positioning چیست؟

جایگاه‌یابی یک مفهوم انقلابی در برندسازی است که در سال ۱۹۸۱ توسط ال رایز و جک تراوت مطرح شد. از دید آنان جایگاه‌یابی پشتیبان هر برند اثربخش است و مانند یک چارچوب، به استراتژی برندینگ سازمان‌ها جهت می‌دهد. جایگاه‌یابی برند بر آمیخته‌ی بازاریابی (قیمت، محصول، ترویج و توزیع) اثرگذار است و به آن‌ها شکل می‌دهد. جایگاه‌یابی برند چیزی فراتر از طراحی لوگو یا یک شعار تبلیغاتی است. جایگاه‌یابی فرآیندی استراتژیک برای متمایز نشان دادن برند شما نسبت به رقبا در ذهن مشتریان است و طی آن برند شما ارزش و جایگاه خود را در ذهن و قلب مشتریان می‌یابد. به عبارتی دیگر، ادراک مشتریان از یک برند، میزان علاقه، اعتماد و تمایز برند در ذهن آنان ناشی از جایگاه‌یابی برند است.

در ادامه به معرفی 5 گام موثر در تدوین استراتژی موفق جایگاه‌یابی برند می‌پردازیم.

5 گام موثر در تدوین استراتژی جایگاه‌یابی برند

گام اول: جایگاه فعلی برند خود را تعیین کنید.

در این گام باید بدانید که چه میزان محصول/ خدمت خود را به عنوان محصولی متفاوت به بازار معرفی کرده‌اید؟ لحن و پرسونای برند شما تا چه میزان از دید مخاطبان متمایز، خلاق و قابل اعتماد جلوه می‌کند؟

برای این کار باید شناخت صحیحی از بازار و پرسونای مخاطبان هدف پیدا کرده، ارزش‌ها، ماموریت سازمان، نقاط تمایز، لحن و هویت برند خود را تعریف کنید. سپس جایگاه فعلی برند خود را با ارزیابی این نتایج تعیین‌ نمایید.

گام دوم: رقبا را تحلیل کنید.

تحقیقات بازار، بازخوردهای مخاطبان و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند نقش موثری در یافتن رقبای‌تان داشته‌باشند. پس از یافتن رقبا نوبت به تحلیل فعالیت‌ها و عملکرد آن‌ها خواهد رسید. برای این کار باید بدانید رقبای شما چه محصولات یا خدماتی را به چه نحوی و با چه اهدافی ارائه می‌دهند؟ به کمک تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف آنان را بیابید. استراتژی‌های موفق بازاریابی آنان چیست و برند آن‌ها چه جایگاهی در بازار دارد.

گام سوم: نقطه تمایز برند خود را مشخص کنید.

مهم‌ترین نکته درباره‌ی جایگاه‌یابی برند تعیین یک نقطه‌ی تمایز است. این ویژگی متمایز کننده دقیقا باید همان تصویری باشد که می‌خواهید مخاطبان از شما در ذهن خود ساخته و برند شما را نماد آن ویژگی و خصوصیت بدانند. و در نهایت از آن طریق میان شما و رقبای‌تان تمایز قائل شوند. برجسته‌ترین نقطه تمایز برند شما می‌تواند آن نقطه‌ی قوت شما باشد که رقبا در آن ضعیف عمل کرده‌اند.

گام‌چهارم: بیانیه‌ی خود را در مورد جایگاه برند تدوین کنید.

بیانیه‌ی جایگاه‌یابی برند (Brand Positioning statement) در کنار درگیر کردن احساسات مخاطب، توضیح مختصری از ارزش منحصربه‌فرد برند شما در مقایسه با رقبا را به مشتریان ارائه ‌می‌کند. در این بیانیه باید به حداقل ۴ سوال اساسی زیر پاسخ دهید:

  • مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟
  • محصول یا خدمت شما چیست؟
  • مهم‌ترین فایده و مزیت محصول شما چیست؟
  • چه دلیلی برای اثبات این مزیت وجود دارد؟

گام پنجم:  جایگاه برند خود را ارزیابی کنید.

یافتن جایگاه مناسب در ذهن مخاطبان، نقطه‌ی آغاز کار است. پس از آن نوبت به ارزیابی میزان تحقق اهداف جایگاه‌یابی برند خواهد رسید. دریافت بازخورد از مشتریان راهی مناسب و مطمئن برای ارزیابی اثربخشی استراتژی جایگاه‌یابی برند است. به کمک تحلیل بازخوردها و نظرات مشتریان و مخاطبان  هدف می‌توانید دریابید این استراتژی تا چه میزان در ادراکات آنان نسبت به برند شما موثر واقع شده است.

اگر صاحب کسب و کار هستید و قصد دارید صدای برند خود را به گوش همگان رسانده و تصویری ماندگار و مثبت از برند خود در ذهن مخاطبان خود خلق کنید، می‌توانیدآژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان را جهت دریافت مشاوره و تدوین استراتژی‌ برندینگ متناسب با کسب و کار خود انتخاب کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

کسب و کارها همواره در تلاش‌ اند که بتوانند در فضای پر رقیب موجود با مشتریان ارتباط برقرار کرده و از میان بی‌شمار انتخاب‌های موجود، به اولین انتخاب آن‌ها تبدیل شوند. برند، نمایانگر احساسات افراد در مورد یک محصول، خدمت یا یک سازمان است. نحوه‌ی ادراک مردم از یک برند بر موفقیتش اثرگذار است. برند وظیفه دارد به انتخاب مخاطبان جهت دهد، در آنان اطمینان ایجاد کرده و مشتریان را به خود وفادار سازد.

برندینگ یا برندسازی چیست؟

برندینگ یا برندسازی فرآیندی منظم است که در آن سازمان‌ها از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا بگویند چرا مردم باید یک برند را به سایر برندها ترجیح دهند. برندسازی با تعیین ماهیت محصول و شکل دادن به ذهن مشتریان، در افزایش آگاهی از برند، وفاداری آنان و در نهایت موفقیت کسب و کار موثر است. در ادامه به برخی انواع مهم برندینگ اشاره خواهیم کرد.

انواع برندینگ

برندینگ محصول(Product Branding)

برندینگ محصول، رایج‌ترین نوع برندینگ است و شامل کلیه‌ی فعالیت‌های بازاریابی جهت انتخاب نام، طراحی لوگو، طراحی منحصر به‌فرد محصول، بسته‌بندی، قیمت‌گذاری، فرمولاسیون و … است. برندینگ محصول یک فرآیند استراتژیک است که با انعکاس ویژگی‌های محصول یا خدمت، آن را از محصولات یا خدمات رقبا کاملاً متمایز ساخته و به قلب و ذهن مشتریان نفوذ می‌کند.

پرسونال برندینگ(Personal Branding)

پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی، روش هر شخص برای ایجاد ارزش و تصویری از خود به عنوان یک فرد حرفه‌ای در ذهن مخاطبان است. برند شخصی شما مجموعه‌ی همان چیزی است که دوست دارید مخاطبان با شنیدن نام‌تان به یاد آورند. برای ایجاد یک پرسونال برندینگ استاندارد، پس از تعیین هدف، باید به شناخت کاملی از خود دست یافته و نقاط تمایز خود را مشخص کنید. سپس با تکیه بر نقاط تمایز خود، در یک حوزه‌ی تخصصی فعالیت کرده و از طریق شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت شخصی و ارتباط موثر با شبکه‌ای از افراد متخصص در حوزه‌ی فعالیت خود، برند شخصی‌تان را رشد دهید.

برندینگ دیجیتال (Digital Branding)

دیجیتال برندینگ یکی از تکنیک‌های مدیریت برند از طریق ترکیب دیجیتال مارکتینگ با برندینگ است که با کمک وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی، اپلیکیشن‌ها، بهینه‌سازی موتورهای جستجو، اجرای کمپین‌های دیجیتال و … انجام می‌گیرد. برندینگ دیجیتال یکی از قدرت‌مندترین روش‌های برندینگ است که با در بر گرفتن طیف وسیعی از مخاطبان در کمترین زمان، سبب افزایش آگاهی از برند، صرفه‌جویی در هزینه‌ها و افزایش نرخ بازگشت سرمایه می‌شود.

برندینگ جهانی (Global Branding)

برندینگ جهانی توسط تعداد کمی از شرکت‌ها انجام می‌شود. برند این شرکت‌ها در سراسر جهان شناخته شده و هویت ثابتی دارد. به علاوه، کیفیت و فرمولاسیون محصولات این شرکت‌ها در تمام جهان یکسان است.

برندینگ مشارکتی (Co-Branding)

برندینگ مشارکتی به همکاری استراتژیک دو برند در زمینه‌ی بازاریابی و تبلیغات یک محصول گفته می‌شود. در این اتحاد، ارزش‌های مشترکی ایجاد شده و میزان موفقیت یک برند بر موفقیت برند دیگر اثرگذار خواهد بود. برندینگ مشارکتی یکی از راه‌های موثر برای شروع یک کسب و کار، افزایش آگاهی از برند و ورود به فضاهای جدید بازار و رشد کسب و کار است. برندینگ مشارکتی در نهایت باید به یک استراتژی برد-برد تبدیل شود.

برندینگ جغرافیایی (Geographical Branding)

هر منطقه‌ی جغرافیایی دارای ویژگی‌ها یا محصولات خاص خود است که آن را از دیگر مناطق متمایز می‌سازد. برندینگ جغرافیایی در راستای معرفی و هویت بخشیدن به این خدمات و محصولات انجام می‌شود. این نوع برندینگ در صنعت گردشگری بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد.

برندینگ سازمان (Corporate Branding)

برندینگ سازمان تا حدودی به برندینگ محصول شباهت دارد، با این تفاوت که یک سازمان ابعاد وسیعی داشته و علاوه بر ارائه‌ی محصولات و خدمات گوناگون، دارای چشم‌انداز، ارزش‌های منحصر به فرد، فرهنگ سازمانی مخصوص به خود، نیروی انسانی و به طور کلی شهرت و اعتبار است. همچنین، هر گونه فعالیت در یک سازمان بر اعتبار و ارزش آن تاثیرگذار خواهد بود. برای مثال، انجام فعالیت‌های خیرخواهانه یا فعالیت‌های فرهنگی در راستای مسئولیت‌های اجتماعی یک سازمان مستقیماً بر اعتبار و برندینگ آن اثر می‌گذارند.

برندینگ مکان (Place Branding)

هر مکان، ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارد که آن را از دیگر مکان‌ها متمایز کرده و در ذهن افراد ماندگار می‌سازد. برندینگ مکان، فرآیندی است که در آن به ایجاد هویتی متمایز درباره‌ی یک مکان در ذهن مخاطبانان پرداخته شده و به ادراکات و احساسات آنان شکل داده می‌شود. برندینگ مکانی به سه دسته‌ی برندینگ منطقه‌ای (Region Branding)، برندینگ شهری (City Branding) و برندینگ ملیتی (Nation Branding) تقسیم می‌شود. برندینگ مکانی در توسعه اقتصادی آن مکان و همچنین در صنعت گردشگری اهمیت دارد.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه‌ی مناسب‌ترین استراتژی‌ برندینگ، کسب و کار شما را جهت ورود به فضای رقابتی بازار، دوام و رشد مستمر همراهی خواهد کرد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 285
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در دنیای پررقیب امروزی، حفظ مخاطبان فعلی، جذب مخاطبان جدید، رشد و بقای سازمان و افزایش نرخ ROI، از جمله عواملی هستند که اهمیت تولید محتوا را بیش از پیش برای کسب و کارها و صنایع مختلف آشکار می‌کنند.

بدون شک عبارات “محتوا” و “بازاریابی”، برای تولیدکنندگان محتوا و به عبارتی دیگر، بازاریابان درونگرا (Inbound Marketers) دو مفهوم کاملاً مرتبط و وابسته به هم هستند. بازاریابی به شیوه‌ی نوین و حرفه‌ای بدون تولید محتوا ممکن نیست. کسب و کارهای بسیاری از بازاریابی محتوا به عنوان یکی از اصلی‌ترین استراتژی‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند، اما این صرفاً به معنای کیفیت و ارزش بالای آن نیست. برای اینکه در تولید محتوا و کپی ‌رایتینگ در صنعت خود سرآمد و موفق باشید، پیش از نگارش محتواباید نکات زیر را رعایت کرده و به صورت عادت درآورید.

مخاطب خود را بشناسید.

همان‌طور که در مقالات قبلی در مورد اهمیت شناسایی پرسونای مخاطب مفصل توضیح داده شد، پیش از هرچیز، برای شروع تولید محتوا باید با توجه به پرسونای مخاطب، نیازها و علایق آن‌ها محتوا تولید کنید. اگر بتوانید به طور مستمر با تولید محتوای متناسب مشکلات و چالش‌های آنان را رفع کنید، می‌توانید Lead تولید کرده و با هدایت آنان در مسیر درست، درنهایت مشتریان وفاداری داشته باشید.

اخبار مرتبط با صنعت خود را به طور مستمر پیگیری کنید.

انجام مستمر تحقیقات بازار و مطالعه‌ی مداوم درباره‌ی صنعت کسب و کار خود و سیر تحولات آن از گذشته تا کنون بسیار ضروری است، چرا که از این طریق می‌توانید دریابید نیازها، روندهای جدید و تازه‌های صنعت کدامند و چه عوامل بیرونی در شکل‌گیری ، تفکر مخاطبان شما و تصمیمات‌شان نقش دارند.

اطلاعات خود را به‌روز رسانی کنید.

علاوه بر اینکه باید اطلاعات خود را درباره‌ی موضوعات مرتبط به‌روز رسانی کرده و همواره جستجوگر باشید، لازم است به فعالیت رقبا توجه داشته و از آن‌ها غافل نشوید.

در تولید محتوا استمرار داشته باشید‌.

تولیدکنندگان موفق محتوا می‌دانند که ایده‌های جدید هنگام نوشتن مستمر به ذهن آن‌ها می‌آیند. بنابراین، بهترین و مفیدترین زمان هر روز خود را به نوشتن اختصاص دهید و این کار را به طور مداوم انجام دهید.

متمایز باشید.

ممکن است به عنوان یک تولید کننده‌ی محتوا در صنعت خود رقبای بسیار زیاد و قدرتمندی داشته‌باشید. در صورتی که از آن‌ها تقلید نکرده و سبک و صدای مخصوص و منحصر‌به‌فرد خود را داشته باشید، علاوه بر تمایر می‌توانید توجه مخاطبان خاصی را به سمت خود جلب کنید. ممکن است مخاطبان در ابتدا برای کسب اطلاعات به محتوای شما مراجعه کنند، اما این هویت، لحن و شخصیت شماست که آنان را به مراجعه‌ی مجدد ترغیب می‌کند.

با مخاطبان خود در تعامل باشید.

تنها در صورتی که پس از تولید و انتشار محتوا، نظرات و پیشنهادات کاربران را خوانده و به سوالات آنان پاسخ دهید و به عبارتی با آنان در تعامل باشید، می‌توانید رضایت و اعتماد آنان را جلب کنید. در صورت نیاز لازم است محتوا را به‌روزرسانی کرده و مخاطبان را از آن آگاه کنید. همچنین مهم است که آن‌ها را به ارائه‌ی بازخورد تشویق کنید. از این طریق می‌توانید بخشی از سوالات و ابهامات خود را پاسخ داده و در راستای جلب رضایت آنان اقدام کنید.

مهارت‌های خود را بهبود دهید.

برای موفقیت در  تولید محتوا باید همواره سعی کنید علاوه بر کسب اطلاعات بیشتر در زمینه‌ی موضوعات تخصصی و مرتبط، در راستای افزایش و بهبود مستمر مهارت‌های خود در نوشتن تلاش کنید. در این راستا می‌توانید از کتاب‌ها و مقالات آموزشی کمک بگیرید تا بتوانید بهترین سبک و نوع نگارش را انتخاب کرده و آن را با کمترین اشتباه پیاده کنید.

از دیدگاه مخاطب بنویسید.

پیش از نوشتن مقالات سعی کنید خود را جای مخاطب تصور کرده و به نوعی بنویسید که حس درک و همدلی به او القا شود. به عبارتی دیگر نباید در نوشتن از خودتان یا توانایی‌های‌تان تعریف کنید، بلکه باید در ابتدا به چالش یا نیاز مخاطب اشاره کرده و سپس خدمات یا اطلاعات ارزشمند خود را در قالب پیشنهاد یا راه‌حل بیان نمایید.

بر نوشتن محتوای ترغیب کننده تمرکز کنید.

معمولاً هدف از بازاریابی محتوا و کپی‌رایتینگ ترغیب مخاطبان جهت اقدام به انجام عملی خاص است. کیفیت محتوا و نوع نگارش و انتشار آن از جمله عواملی هستند که مخاطب را به دنبال کردن مطالب و متقاعد کردن آنان به گرفتن تصمیمی خاص ترغیب می‌کنند. این کار با طراحی CTA های جذاب با سهولت بیش‌تری انجام می‌شود.

محتوا را ارزیابی کنید.

ارزیابی اثربخشی یک محتوا با توجه به شاخص‌های ارزیابی عملکرد مورد نظر و میزان تحقق اهداف کسب و کار ضروری است. برای مثال، اگر مخاطبان بر عنوان‌های نوعی از محتوا بیشتر کلیک کنند، آن را در شبکه‌های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند، بپسندند، نظرات خود را بیش‌تر در آن مورد بیان کنند و به طور کلی  نرخ تبدیل آن محتوا بالا باشد، تولیدکننده‌ی محتوا درمی‌یابد که این نوع مطالب بیش‌تر مورد پسند مخاطبان بوده و بیش‌تر به آن حوزه می‌پردازد.

یکی از خدمات آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، تولید محتوای مناسب و تاثیرگذار برای کسب و کار شماست تا ضمن بهینه‌سازی موتورهای جستجو بتوانید ترافیک وب‌سایت خود را افزایش داده، Lead تولید کنید و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه یا ROI خود را افزایش دهید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 14 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های پیشین پیرامون تدوین استراتژی و انواع مختلف استراتژی‌های قیمت‌گذاری و فروش سخن گفتیم. در این بلاگ قصد داریم یک گام به عقب برداشته و به مرحله قبل از تدوین استراتژی باز گردیم. زمانی که محیط بیرونی بنگاه به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرد. درک عمیق از صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، نقطه شروع طراحی استراتژی است.

چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر

در بلاگ‌های پیشین محیط بیرونی کسب‌و‌کار را از طریق مدل PESTLE بررسی نمودیم. حال می‌خواهیم با محدود کردن محیط خارجی به نزدیک بنگاه، میزان جذابیت صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند را مشخص نماییم. چارچوب رقابتی پورتر که توسط مایکل پورتر در اواخر دهه 1970 ارائه شد، ابزاری است که سودآوری یک صنعت را براساس پنج نیروی رقابتی مشخص می‌نماید.

در ادامه این پنج نیروی رقابتی و نقش آن‌ها در تعیین جذابیت صنعت برای فعالیت را با جزئیات بیشتری بررسی می‌نماییم.

محصولات جایگزین

وجود کالاهای جایگزین، جذابیت یک صنعت را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکی از نکاتی که در انتخاب صنعتی که قصد فعالیت در آن را دارید، بسیار حائز اهمیت است وجود محصولات جایگزین است. قیمتی که مشتریان مایل هستند برای یک محصول یا خدمت بپردازند، تا حد زیادی به موجود بودن محصولات جایگزین وابسته است. وجود جایگزین‌های نزدیک به این معنا است که در صورت افزایش قیمت محصول، مشتریان حساس به قیمت، به کالاهای جایگزین روی خواهند آورد. در حقیقت کشش قیمتی تقاضا، بالا است. با گسترش روز افزون اینترنت، طیف وسیعی از کالاهای جایگزین برای صنایع مختلف از جمله آژانس‌های مسافرتی،  روزنامه‌ها و… فراهم شد. به دلیل محصولات جایگزین اینترنتی  و وجود رقابت شدید، اقیانوس سرخ رقابتی ایجاد شد که حاشیه سود فعالان صنعت را به شدت تحت تاثیر قرار داد.

تهدید ورود تازه‌واردها

 چنانچه بازدهی سرمایه یک صنعت بیشتر از هزینه‌‌های سرمایه‌گذاری در آن باشد، به آهنربایی تبدیل می‌شود که تازه‌واردان زیادی را به خود جذب خواهد کرد. هرچه ورود به یک صنعت کم هزینه‌تر باشد، به عبارتی موانع ورودی مانند الزامات سرمایه یا قوانین محدودکننده چندانی در صنعت اعمال نشود، شرکت‌های بیشتری وارد حوزه رقابتی شده و میزان سود تقسیم‌شده را کاهش می‌دهند. برای مثال در حوزه پرتاب ماهواره به دلیل هزینه‌های بالای تولید راکت‌ها و امکانات پرتاب، احتمال ورود شرکت‌های جدید بسیار محدود است. در مقابل هزینه راه اندازی کسب‌و‌کارهای اینترنتی جدید، بسیار پایین می‌باشد. به همین علت، شاهد طیف وسیعی از خدمات و تجارت‌های آنلاین هستیم که در زمینه‌های مختلف توسعه داده شده‌ و گسترش یافته‌اند.

رقابت میان رقبای موجود

در بیشتر صنایع، شدت رقابت میان بنگاه‌های موجود، میزان سودآوری را تعیین می‌کند. در بازارهایی که رقابت قیمتی میان بازیگران صنعت در جریان است، عکس العمل فعالان صنعت در برابر ورود رقبای جدید، می‌تواند شامل کاهش قیمت‌های تهاجمی (گاهی حتی زیر سطح هزینه‌ها) باشد. علاوه بر رقابت قیمتی، در برخی صنایع ممکن است رقابت بر تبلیغات، تمایز یا نوآوری متمرکز باشد.

قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان

 تمام بنگاه‌های یک صنعت، در دو نقش فعالیت دارند: خریدار و فروشنده. مواد خام اولیه، نیروی کار، سرمایه و … توسط آنها خریداری و در عین حال کالا و محصولات نهایی به مشتریان فروخته می‌شود. توانایی بنگاه‌ها در تامین مواد اولیه با هزینه کمتر نسبت به رقبا و ارتباط طولانی مدت و پایدار با تامین‌کننده‌ها، در تعیین جذابیت آن صنعت بسیار حائز اهمیت است. به عنوان خریدار در یک صنعت، چنانچه بتوانید دست بالا را در معاملات با تامین‌کنندگان داشته باشید، با هزینه تمام شده کمتری مواجه خواهید شد.

قدرت چانه‌زنی خریداران

این حالت دقیقا مشابه تحلیل رابطه تولیدکنندگان و تامین‌کنندگان است. با این تفاوت که در این شرایط، بنگاه نقش تامین‌کننده و مشتری نقش خریدار را ایفا می‌کند. میزان حساسیت خریداران در یک صنعت به عواملی مانند شدت رقابت، اهمیت محصول برای خریدار و میزان تمایز آن بستگی دارد.

چارچوب رقابتی پورتر، امکانی را برای شناسایی و درک نیروهای رقابتی صنعت فراهم می‌کند که از طریق آن مدیران کسب‌و‌کار قادر خواهند بود با تدوین استراتژی مناسب، بنگاه را در وضعیتی قرار دهند که برآیند نیروهای رقابتی در ضعیف‌ترین حالت ممکن باشد. شرکت تبلیغاتی مات، با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، کسب‌و‌کار شما را در تدوین استراتژی درست بازاریابی و کسب مزیت رقابتی یاری می‌کند.

 منبع: شرکت تبلیغاتی مات

 


:: بازدید از این مطلب : 241
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

دنیای بازاریابی دنیایی جذاب با پیچیدگی‌های مخصوص به خودش است اما در این میان استراتژی‌هایی وجود دارد که کار را برای کسب‌وکارها راحت‌تر و آن‌ها را به نتیجه دلخواه‌شان نزدیک‌تر کرده است. در این بلاگ قصد داریم به دو استراتژی کاربردی بازاریابی Push و Pull یا همان فشار و کشش بپردازیم. به بیان عامیانه استراتژی Push یا فشار به هل دادن محصول به سمت مشتری و Pull یا کشش به کشیدن و جذب مشتری به سمت محصول، اشاره دارد. در ادامه به صورت مفصل‌تر به این دو استراتژی میردازیم.

بازاریابی فشار یا Push

بازاریابی فشار یا Push  مفهومی است که در دهه 70 میلادی پا گرفت. در این مدل از بازاریابی، کسب‌وکارها تلاش می‌کنند تا محصولات‌شان را برای مشتریان عرضه کنند. بازاریابی فشار، استراتژی خوبی برای کسب‌وکارهای نوپا است و این امکان را ایجاد می‌کند تا مشتری با محصولات و به طور کلی برند، آشنایی پیدا کند و به نوعی جایگاه کسب‌وکار را در میان دیگر رقبا پیدا کند. برای توسعه استراتژی بازاریابی فشار کسب‌و‌کارها باید تمرکزشان را روی یک نقطه بگذارند و در نهایت با یک گزینه به تبلیغات‌شان جهت بدهند. نگاه بازاریابی فشار یا Push Marketing روی افزایش فروش در کوتاه‌مدت است. برای موفقیت در این مدل از بازاریابی نیاز است تا از چندین کانال برای تبلیغات و رساندن پیام برندها به مخاطبان استفاده کرد. این نوع از بازاریابی بیشتر به بازاریابی برون‌گرا یا Outbound Marketing شباهت دارد. در این نوع از بازاریابی نیز از روش‌های سنتی‌تر استفاده می‌شود و این کسب‌وکارها هستند که به دنبال مشتری‌ها می‌گردند. هدف اصلی این روش، افزایش آگاهی در مشتری و ایجاد موقعیتی است که او را در لحظه اول حقیقت قرار بدهد. تبلیغات بنری و بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ از راه‌های مورد توجه در Push Marketing است.

بازاریابی کشش یا Pull

بازاریابی کششی بی‌شباهت به بازاریابی درون‌گرا یا Inbound Marketing نیست. در این مدل برعکس مدل قبل، این خود مخاطبان هستند که به سمت کسب‌وکارها جذب می‌شوند. بازاریابی کششی مناسب کسب‌وکارهایی است که به یک بلوغ نسبی رسیده‌اند و جایگاه‌شان را در میان دیگر رقبا پیدا کرده‌اند. در بازاریابی کششی، هدف اصلیهدایت Lead های بیشتر به سمت قیف‌فروش و کسب مشتریان وفادار است. Pull Marketing یکی از روش‌های مورد علاقه برندهای معتبر و باارزش دنیا است. توجه به بازاریابی انبوه یا Mass Marketing و استفاده از تاکتیک بازاریابی دهان‌به‌دهان دو گزاره مورد توجه در بازاریابی کششی هستند. تبلیغات ATL یا Above the Line و همچنین BTL یا Below the Line از دیگر روش‌های مرسوم برای به‌کارگیری در بازاریابی فشار هستند. هدف نهایی این استراتژی افزایش و حفظ وفاداری در مشتری و ایجاد اینگیجمنت او با کسب‌وکارها است. یکی از بزرگ‌ترین مزایای این استراتژی به نسیت روش‌های سنتی‌تر، نیاز به تلاش و هزینه کم‌تر است.

ترکیب بازاریابی Push و Pull

همان‌طور که بالاتر اشاره کردیم، Push Marketing زمانی مناسب است که مخاطب هیچ‌ ایده‌ای نسبت به محصولات، خدمات و به طور کلی برند شما ندارد و البته برای برقراری ارتباط دوباره با مشتریانی که از دست داده‌اید نیز مناسب است و به طور کلی فروش‌تان را افزایش می‌دهد. Pull Marketing مناسب زمانی است که می‌خواهید مشتری را به نقطه‌ای برسانید که به خرید از ما بیاندیشد و تصمیم خودش را عملی کند. در وهله اول و برای شروع، بهتر است از بازاریابی فشار استفاده کنید و بعد از شناسایی مخاطب و ایجاد آگاهی در او، استراتژی‌تان را تغییر بدهید و از بازاریابی کششی استفاده کنید و منتظر بمانید تا خود مشتری بر اساس نیازهایش به شما سر بزند. با نگاهی به کسب‌وکارهای موفق هم می‌توان گفت که عموما ترکیب این دو استراتژی، نتیجه بهتری را برای‌شان به ارمغان آورده است. با بهره‌گیری از مزایای هر دو استراتژی بازاریابی فشار و کشش، خصوصا در بازاریابی محتوایی می‌توان انتظار تولید ترافیک بیشتری داشت.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین مناسب‌ترین استراتژی برای کسب‌وکارتان، شما را تا رسیدن به موفقیت و کسب نتیجه دلخواه، همراهی می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 269
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

همه‌ی ما می‌دانیم که این روزها تولید محتوای با کیفیت در بازاریابی درونگرا و به طور کلی دیجیتال مارکتینگ اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. در یک نگاه کلی می‌توان گفت محتوای با ارزش و مفید می‌تواند توجه مخاطبان بسیاری را به وب‌سایت شما جلب کند و آن‌ها را به Lead تبدیل کند. تا به اینجا ترافیک وب‌سایت و همچنین آگاهی از برند شما افزایش یافته است. حال اگر این مشتریان بالقوه محتوای شما را ارزشمند ارزیابی کرده و بتوانند به شما اعتماد کنند، پتانسیل زیادی برای تبدیل به مشتریان بالفعل دارند. در این حالت علاوه بر افزایش نرخ تبدیل، شما می‌توانید با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی، آنان را به مشتریانی وفادار تبدیل کنید. بدین ترتیب با تولید محتوای با کیفیت، نه تنها برای مشتریان خود ارزش خلق کرده‌اید، بلکه توانسته‌اید به عنوان یک سرمایه‌گذاری بلند مدت، نرخ بازگشت سرمایه حاصل از بازاریابی محتوا را افزایش دهید. از مزایای دیگر تولید محتوای با کیفیت، افزایش رتبه‌ی وب‌سایت در گوگل و به عبارتی، بهینه‌سازی موتورهای جستجو یا SEO است. هرچه محتوای شما ارزشمندتر باشد، وب‌سایت شما در نتایج جست و جو در رتبه‌ی بالاتری ظاهر می‌شود و به مراتب بیش‌تر دیده شده و کلیک می‌خورد.

تا به اینجا نگاهی کلی به مزایای کلی تولید محتوای با کیفیت داشتیم. حال به عنوان یک کپی‌رایتر، بازاریاب محتوا و یا صاحب یک وب‌سایت که تولید محتوای خود را بهآژانس‌های دیجیتال مارکتینگ برون‌سپاری کرده است، ممکن است این سوال برای‌تان پیش بیاید که چگونه متوجه شویم یک محتوا استاندارد و با کیفیت است؟ چه شاخص‌ها و معیارهایی برای ارزیابی کیفیت محتوا وجود دارند؟ در ادامه‌ی این مقاله قصد داریم به اصلی‌ترین معیارها و روش‌های ارزیابی کیفیت محتوا اشاره کنیم. اما پیش از آن بهتر است به نکات زیر توجه کنید:

نکات مهم برای ارزیابی کیفیت محتوا

  • آیا عنوان محتوا و ایده‌ی آن خلاقانه است یا نسخه‌های متعددی مشابه آن در نتایج جستجو یافت می‌شود؟ محتوا تا چه میزان برای مخاطبان تازگی دارد؟
  • آیا عین محتوای شما در وب‌سایت دیگری کپی شده است؟ اگر نسخه‌ی تکراری از محتوای شما موجود باشد، باید هرچه سریع‌تر نسبت به حذف آن اقدام کنید.
  • محتوا تا چه میزان با پرسونای مخاطب شما هماهنگی دارد و به چه میزان پاسخگوی نیازها و علایق آنان است؟
  • آیا پیام شما از طریق محتوا در زمان درست به گوش مخاطبان هدف خواهد رسید؟
  • محتوا چه ارزشی برای وب‌سایت شما خواهد داشت و تا چه میزان به تحقق اهداف‌تان کمک می‌کند؟
  • آیا در محتوا از روش‌های داستان‌سرایی برای جلب توجه و جذابیت بیش‌تر استفاده شده است؟
  • محتوا تا چه میزان قابلیت به اشتراک گذاری دارد؟ اگر خودتان را جای مخاطب بگذارید، پس از خواندن یا مشاهده‌ی محتوای تولید شده برای اولین بار چه حسی خواهید داشت؟ آیا تمایل دارید آن مطلب را به اشتراک بگذارید؟
  • آیا از ساختار، روش‌ها و تکنیک‌های استاندارد و متناسب در نوشتن مقاله استفاده شده است؟
  • آیا حجم مقاله متناسب با کیفیت آن است؟ آیا کیفیت محتوا را در مقایسه با کمیت آن در اولویت قرار داده‌اید؟
  • آیا برای افزایش جذابیت محتوا از تصاویر، ویدئوها یا اینفوگرافیک استفاده کرده‌اید یا صرفاً خواننده با حجم زیادی از محتوای متنی مواجه می‌شود؟
  • آیا فعالیت‌های رقبا را بررسی کرده و به کمک تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف خود را در مقابل آنان یافته‌اید؟

معیارها و شاخص‌های مهم در ارزیابی کیفیت محتوا

اکنون بهتر است با برخی معیارهای کمّی مهم در سنجش میزان کیفیت محتوا، که از تحلیل داده‌ها و آمارهای مرتبط با ترافیک وب‌سایت و رفتار مخاطبان از طریق ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس به دست می‌آیند، اشاره کنیم.

  • تعداد بازدیدهای کلی و بازدیدهای یکتا از صفحه
  • مدت زمان سپری شده در وب‌سایت توسط هر کاربر
  • میزان درگیری کاربران (Engagement Rate) مثلاً تعداد بازنشر، لایک‌ و کامنت‌ و امتیازها
  • مسیر حرکت بازدید کننده‌ها
  • نرخ تبدیل
  • نرخ بازگشت مشتریان
  • نرخ پرش از وب‌سایت
  • تعداد لینک‌های دریافتی از وب‌سایت‌های دیگر

3 روش تحلیل و ارزیابی کیفیت محتوا

حال که با معیارهای کمّی برای ارزیابی کیفیت محتوا آشنا شدید، می‌توانید با استفاده از ترکیب روش‌های زیر با این معیارها، به تحلیل جامع‌تری از کیفیت محتوا دست پیدا کنید.

Attribution modeling

دانستن اینکه مشتری چه مسیری را پیش از تبدیل نهایی یا خرید طی می‌کند، به اندازه‌ی خود آن عمل اهمیت دارد. مدل‌های Attribution به شما کمک می‌کنند که نقاط تماس مشتری در وب‌سایت و به عبارتی نقاط کلیدی کلیک خورده و بسته به هدف‌تان، اولین یا آخرین محتواهای مشاهده شده توسط وی را که در نهایت منجر به افزایش نرخ تبدیل شده است را یافته و آن‌ها را از نظر اهمیت طبقه بندی کنید. سپس می‌توانید دریابید کدام بخش از محتوا در افزایش نرخ تبدیل سهم بیش‌تری دارد.

ممیزی محتوا

روش ممیزی محتوا توسط یک استراتژیست محتوا انجام شده و به طور کلی محتوا را از جنبه‌های زیر بررسی می‌کند.

  • تناسب نوع و لحن محتوا با هدف تولید محتوا و پرسونای مخاطب
  • میزان همبستگی و ارتباط میان کل محتوای تولید شده در بخش‌های مختلف وب‌سایت
  • لینک بیلدینگ صحیح
  • داشتن تیترهای جذاب و پر بازدید
  • بررسی استفاده‌ی بهینه و به جا از کلمات کلیدی در متن، عنوان اصلی، زیرعنوان‌ها، عنوان عکس‌ها و متن لینک‌ها
  • توجه به استفاده از کلمات کلیدی در متا داده‌ها که داده‌ی اصلی را شرح داده و ویژگی‌های آن را بیان می‌کنند.

نتایج این تحلیل در نهایت به بهبود استراتژی تولید محتوا و تولید محتوا با کیفیت بالاتر می‌انجامد.

استفاده از روش‌هایی مانند مصاحبه و تشکیل گروه تمرکز

جمع‌آوری داده‌ها از مخاطبان به صورت مستقیم از طریق روش‌هایی چون تشکیل گروه‌های تمرکز، طوفان مغزی یا مصاحبه و استفاده از روش‌هایی مشابه روش‌های تحقیقات بازار به صورت همزمان می‌تواند در تصمیم‌گیری شما و انتخاب بهترین استراتژی تولید محتوا مفید واقع شود، چرا که هر کدام از این روش‌ها ممکن است معایبی داشته باشند که در این صورت این معایب پوشش داده خواهد شد. از طریق این روش‌ها می‌توانید دریابید کدام نوع محتوا برای مخاطبان جذاب‌تر و مفیدتر است و با دیدگاه آنان آشنا شوید.

با توجه به گستردگی و پیچیدگی‌هایی که در دنیای تولید محتوای دیجیتال وجود دارد، برای ارزیابی دقیق‌تر کیفیت محتوا بهتر است از ترکیب روش‌های فوق، متناسب با اهداف و چشم‌اندازهای سازمان و همچنین استراتژی تولید محتوای کسب وکار خود استفاده کنید. تیم تولید محتوای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان شما را در پیمودن این مسیر یاری می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 242
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 ارديبهشت 1398 | نظرات ()